هوش مصنوعی:
شبی تاریک و سنگین توصیف شده است که باد و ابر از کوه به سوی راوی میتازند. شب مانند بدنی گرم و متورم است و هوا بیحرکت ایستاده. بیابان دراز با گرمای خود مانند گور برای مردههاست و راوی نیز با دل سوخته و تن خسته از تب میسوزد. همهچیز نشاندهندهی شب است.
رده سنی:
16+
متن دارای مضامین عمیق احساسی و توصیفات سنگین از طبیعت و تنهایی است که ممکن است برای مخاطبان جوانتر قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از استعارههای پیچیده و فضای تاریک شعر، مناسب سنین بالاتر است.
هست شب
هست شب یک شبِ دم کرده و خاک
رنگِ رخ باخته است.
باد، نو باوه ی ابر، از بر کوه
سوی من تاخته است.
*
هست شب، همچو ورم کرده تنی گرم در استاده هوا،
هم ازین روست نمی بیند اگر گمشده ای راهش را.
*
با تنش گرم، بیابان دراز
مرده را ماند در گورش تنگ
به دل سوخته ی من ماند
به تنم خسته که می سوزد از هیبت تب!
هست شب. آری، شب.
رنگِ رخ باخته است.
باد، نو باوه ی ابر، از بر کوه
سوی من تاخته است.
*
هست شب، همچو ورم کرده تنی گرم در استاده هوا،
هم ازین روست نمی بیند اگر گمشده ای راهش را.
*
با تنش گرم، بیابان دراز
مرده را ماند در گورش تنگ
به دل سوخته ی من ماند
به تنم خسته که می سوزد از هیبت تب!
هست شب. آری، شب.
۳۶۷۶
حمایت مالی از گوهرین
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شب پره ی ساحل نزدیک
گوهر بعدی:فرق است
نظرها و حاشیه ها
ناشناس
۱۳۹۹/۵/۶ ۰۹:۱۶
با تنش گرم بیابان دراز مرده را ماند در گورش تنگ