هوش مصنوعی: شعر حاضر تصویری از یک شب ناآرام و پرتلاطم را ترسیم می‌کند که در آن باد با خشونت می‌وزد و شاخه‌های خشکیده به پنجره‌ها می‌کوبند. با وجود تاریکی و هراس شب، شاعر امیدوارانه منتظر آمدن "گل‌کو" است که با لبخند می‌آید، حتی با وجود دشمنی‌های شب و باد. شعر با تکرار این امیدواری به پایان می‌رسد که نشان‌دهنده مقاومت در برابر یأس است.
رده سنی: 15+ مفاهیم عمیق و استعاری موجود در شعر، مانند مبارزه با یأس و امید در شرایط سخت، برای درک کامل نیاز به سطحی از بلوغ فکری و تجربه زندگی دارد. همچنین، استفاده از تصاویر شاعرانه و نمادین ممکن است برای کودکان کم‌سن‌وسال نامفهوم باشد.

گل‌کو

شب ندارد سرِ خواب.

می‌دود در رگِ باغ
باد، با آتشِ تیزابش، فریادکشان.

پنجه می‌ساید بر شیشه‌ی در
شاخِ یک پیچکِ خشک
از هراسی که ز جایش نرباید توفان.



من ندارم سرِ یأس
با امیدی که مرا حوصله داد.

باد بگذار بپیچد با شب
بید بگذار برقصد با باد.

گل‌کو می‌آید
گل‌کو می‌آید خنده‌به‌لب.



گل‌کو می‌آید، می‌دانم،
با همه خیرگیِ باد
که می‌اندازد
پنجه در دامانش
روی باریکه‌ی راهِ ویران،

گل‌کو می‌آید
با همه دشمنیِ این شبِ سرد
که خطِ بیخودِ این جاده را
می‌کند زیرِ عبایش پنهان.



شب ندارد سرِ خواب،
شاخِ مأیوسِ یکی پیچکِ خشک
پنجه بر شیشه‌ی در می‌ساید.

من ندارم سرِ یأس،
زیرِ بی‌حوصلگی‌های شب، از دورادور
ضربِ آهسته‌ی پاهای کسی می‌آید.

۱۳۳۰

این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:سفر
گوهر بعدی:صبر تلخ
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.