هوش مصنوعی: شاعر در این متن از سرگذشت یأس و امید خود می‌گوید. او از عطش شدید و نبود آب برای رفع تشنگی خود سخن می‌گوید و سپس به خواسته‌اش برای آتش در نیمه‌شب اشاره می‌کند، اما ناگهان خورشید شعله‌زنی ظاهر می‌شود که او را مجبور به محافظت از چشمانش می‌کند. این تجربیات متضاد، سرگذشت یأس و امید او را تشکیل می‌دهند.
رده سنی: 16+ متن دارای مضامین عمیق عاطفی و فلسفی است که درک آن برای مخاطبان جوان‌تر ممکن است دشوار باشد. همچنین، استفاده از نمادها و تصاویر شعری مانند 'عطش'، 'آتش' و 'خورشید شعله‌زن' نیاز به سطحی از بلوغ فکری و تجربه‌ی زندگی دارد.

شبانه

من سرگذشتِ یأسم و امید
با سرگذشتِ خویش:

می‌مُردم از عطش،
آبی نبود تا لبِ خشکیده تر کنم.

می‌خواستم به نیمه‌شب آتش،
خورشیدِ شعله‌زن به‌درآمد چنان که من
گفتم دو دست را به دو چشمان سپر کنم.

با سرگذشتِ خویش
من سرگذشتِ یأس و امیدم...

زندان قصر ۱۳۳۳

این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شبانه
گوهر بعدی:شبانه
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.