هوش مصنوعی: این شعر در سه بخش روایت می‌شود. در بخش اول، راوی در یک شب مهتابی به رویایی سفر می‌کند که در آن پری‌ای ترسو در طبیعت ظاهر می‌شود. بخش دوم به درخت بیدی امیدوار می‌پردازد که ستاره‌ای را به جای میوه بر شاخه‌هایش آویزان می‌کند. بخش سوم فضایی تاریک و انقلابی دارد، جایی که شهیدان شهر با فانوس‌های خونین پیام می‌دهند و در پایان، ماه به عنوان نماد امید ظاهر می‌شود.
رده سنی: 16+ محتوا شامل نمادهای سیاسی و صحنه‌های نمادین از شهیدان و خون است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر پیچیده یا سنگین باشد. همچنین، درک عمیق‌تر مفاهیم نمادین و اجتماعی نیاز به بلوغ فکری دارد.

شبانه

۱

یه شبِ مهتاب
ماه میاد تو خواب
منو می‌بره
کوچه به کوچه
باغِ انگوری
باغِ آلوچه
دره به دره
صحرا به صحرا
اون جا که شبا
پُشتِ بیشه‌ها
یه پری میاد
ترسون و لرزون
پاشو می‌ذاره
تو آبِ چشمه
شونه می‌کنه
مویِ پریشون...


۲

یه شبِ مهتاب
ماه میاد تو خواب
منو می‌بره
تَهِ اون دره
اون جا که شبا
یکه و تنها
تک‌درختِ بید
شاد و پُرامید
می‌کنه به ناز
دسشو دراز
که یه ستاره
بچکه مثِ
یه چیکه بارون
به جایِ میوه‌ش
نوکِ یه شاخه‌ش
بشه آویزون...


۳

یه شبِ مهتاب
ماه میاد تو خواب
منو می‌بره
از تویِ زندون
مثِ شب‌پره
با خودش بیرون،
می‌بره اون جا
که شبِ سیا
تا دَمِ سحر
شهیدایِ شهر
با فانوسِ خون
جار می‌کشن
تو خیابونا
سرِ میدونا:

«ــ عمویادگار!
مردِ کینه‌دار!
مستی یا هشیار
خوابی یا بیدار؟»



مستیم و هشیار
شهیدای شهر!
خوابیم و بیدار
شهیدای شهر!
آخرش یه شب
ماه میاد بیرون،
از سرِ اون کوه
بالایِ دره
رویِ این میدون
رد می‌شه خندون

یه شب ماه میاد
یه شب ماه میاد...

۱۳۳۳ زندانِ قصر

این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شبانه
گوهر بعدی:راز
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.