هوش مصنوعی: شاعر در این متن احساس محاصره شدن و ناامیدی را بیان می‌کند. او از همه‌ی جهات راه گریز را بسته می‌بیند و زمان را به کندی می‌گذراند. او از قضاوت تقدیر شکایت دارد و خود را بی‌گناه می‌داند، در حالی که همه‌ی خدایان را لعنت کرده است. این متن حس یأس و تنهایی عمیقی را منتقل می‌کند.
رده سنی: 16+ متن دارای مضامین عمیق فلسفی و عاطفی مانند یأس، ناامیدی و لعنت کردن خدایان است که درک آن برای مخاطبان زیر 16 سال ممکن است دشوار باشد. همچنین، این موضوعات می‌توانند برای سنین پایین‌تر سنگین و نامناسب باشند.

دادخواست

از همه سو،
از چار جانب،
از آن سو که به‌ظاهر مهِ صبحگاه را مانَد سبک‌خیز و دَم‌دَمی
و حتا از آن سویِ دیگر که هیچ نیست
نه له‌لهِ تشنه‌کامیِ صحرا
نه درخت و نه پرده‌ی وهمی از لعنتِ خدایان، ــ
از چار جانب
راهِ گریز بربسته است.
درازای زمان را
با پاره‌ی زنجیرِ خویش
می‌سنجم
و ثقلِ آفتاب را
با گوی سیاهِ پای‌بند
در دو کفه می‌نهم
و عمر
در این تنگنایِ بی‌حاصل
چه کاهل می‌گذرد!



قاضیِ تقدیر
با من ستمی کرده است.
به داوری
میانِ ما را که خواهد گرفت؟

من همه‌ی خدایان را لعنت کرده‌ام
همچنان که مرا
خدایان.
و در زندانی که از آن امیدِ گریز نیست
بداندیشانه
بی‌گناه بوده‌ام!

۱۳۳۶

این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:کوچه
گوهر بعدی:در بسته...
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.