هوش مصنوعی:
شاعر در این متن از تنهایی و حسرت خود میگوید. او احساس میکند که در درونش صدها آواز وجود دارد، اما کسی نیست که آنها را بشنود یا به آنها پاسخ دهد. همچنین، او از شب و بیخوابی سخن میگوید و اینکه مانند یک رویا در حسرت گذرانده است.
رده سنی:
15+
مفاهیم عمیق مانند تنهایی، حسرت و بیخوابی ممکن است برای کودکان قابل درک نباشد. این متن更适合 افرادی که تجربههای عاطفی پیچیدهتری دارند و میتوانند با این احساسات ارتباط برقرار کنند.
غزلِ ناتمام...
به هر تارِ جانم صد آواز هست
دریغا که دستی به مضراب نیست.
چو رویا به حسرت گذشتم، که شب
فروخفت و با کس سرِ خواب نیست.
۱۳۳۹
دریغا که دستی به مضراب نیست.
چو رویا به حسرت گذشتم، که شب
فروخفت و با کس سرِ خواب نیست.
۱۳۳۹
۲۱۴۶
حمایت مالی از گوهرین
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:انگیزههای خاموشی
گوهر بعدی:شبانه
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.