هوش مصنوعی: این شعر به موضوعاتی مانند رهایی، آزادی، تردید و یقین، و همچنین هویت و تعلق خاطر می‌پردازد. شاعر از آزادی جان سخن می‌گوید و به تصویری از یک چارپایه اشاره می‌کند که نماد فشار و شکست است. در بخش دوم، شاعر به هویت خود و ارتباطش با دیگران اشاره می‌کند و بیان می‌کند که چگونه دیگران او را می‌بینند در حالی که او خود را بخشی از این سرزمین می‌داند.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق فلسفی و استفاده از استعاره‌های پیچیده ممکن است برای خوانندگان جوان‌تر دشوار باشد. همچنین، برخی تصاویر مانند گلوله و شکستن جسم ممکن است برای سنین پایین نامناسب باشد.

شعر، رهایی‌ست

شعر
رهایی‌ست
نجات است و آزادی.

تردیدی‌ست
که سرانجام
به یقین می‌گراید
و گلوله‌یی
که به انجامِ کار
شلیک
می‌شود.
آهی به رضای خاطر است
از سرِ آسودگی.

و قاطعیتِ چارپایه است
به هنگامی که سرانجام
از زیرِ پا
به کنار افتد
تا بارِ جسم
زیرِ فشارِ تمامیِ حجمِ خویش
درهم شکند،
اگر آزادیِ جان را
این
راهِ آخرین است.



مرا پرنده‌یی بدین دیار هدایت نکرده بود:
من خود از این تیره خاک
رُسته بودم
چون پونه‌ی خودرویی
که بی‌دخالتِ جالیزبان
از رطوبتِ جوباره‌یی.

این‌چنین است که کسان
مرا از آنگونه می‌نگرند
که نان از دست‌رنجِ ایشان می‌خورم
و آنچه به گندِ نفسِ خویش آلوده می‌کنم
هوای کلبه‌ی ایشان است؛

حال آنکه
چون ایشان بدین دیار فراز آمدند
آن
که چهره و دروازه بر ایشان گشود
من بودم!

۱۳۴۸

این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر بعدی:مرثیه
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.