هوش مصنوعی:
شاعر در این شعر از بیان کلام آخرین سخن میگوید، آن را با خون قربانی و خون سیاوش مقایسه میکند و به تعهدی جوشان اشاره دارد. او منتظر میماند تا طنین این کلام قلعههای دورافتاده را بگشاید. در ادامه، از اسم اعظم و کلام آخر سخن میگوید و آن را به نفس برهای معصوم بر سنگ قربانگاه تشبیه میکند. بوی خون در باد میگذرد و شاعر این صحنه را به تصویر میکشد.
رده سنی:
16+
متن دارای مضامین عمیق عرفانی و اسطورهای است و از تصاویر خشن مانند خون و قربانگاه استفاده میکند که ممکن است برای مخاطبان جوانتر نامناسب باشد. همچنین، درک کامل مفاهیم آن نیاز به بلوغ فکری دارد.
واپسين تير ترکش آنچنان که میگويند
من کلامِ آخرین را
بر زبان جاری کردم
همچون خونِ بیمنطقِ قربانی
بر مذبح
یا همچون خونِ سیاوش
(خونِ هر روزِ آفتابی که هنوز برنیامده است
که هنوز دیری به طلوعاش مانده است
یا که خود هرگز برنیاید).
همچون تعهدی جوشان
کلامِ آخرین را
بر زبان
جاری کردم
و ایستادم
تا طنیناش
با باد
پرتافتادهترین قلعهی خاک را
بگشاید.
□
اسمِ اعظم
(آنچنان
که حافظ گفت)
و کلامِ آخر
(آنچنان
که من میگویم).
همچون واپسین نفسِ برهیی معصوم
بر سنگِ بیعطوفتِ قربانگاه جاری شد
و بوی خون
بیقرار
در باد
گذشت.
۲۰ مهرِ ۱۳۵۱
بر زبان جاری کردم
همچون خونِ بیمنطقِ قربانی
بر مذبح
یا همچون خونِ سیاوش
(خونِ هر روزِ آفتابی که هنوز برنیامده است
که هنوز دیری به طلوعاش مانده است
یا که خود هرگز برنیاید).
همچون تعهدی جوشان
کلامِ آخرین را
بر زبان
جاری کردم
و ایستادم
تا طنیناش
با باد
پرتافتادهترین قلعهی خاک را
بگشاید.
□
اسمِ اعظم
(آنچنان
که حافظ گفت)
و کلامِ آخر
(آنچنان
که من میگویم).
همچون واپسین نفسِ برهیی معصوم
بر سنگِ بیعطوفتِ قربانگاه جاری شد
و بوی خون
بیقرار
در باد
گذشت.
۲۰ مهرِ ۱۳۵۱
۱۴۷۸
حمایت مالی از گوهرین
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:ترانه تاریک
گوهر بعدی:بر سرمای درون
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.