هوش مصنوعی: شاعر در این شعر از عشق و انتظارش برای پناه‌گرفتن در آن می‌گوید، اما عشق را گمشده و ناپیدا می‌بیند. او به رنگ‌های مختلف عشق اشاره می‌کند (آبی، سرخ، آشنای) که هیچ‌کدام قابل مشاهده نیستند. شعر حالتی از سردرگمی، تنهایی و جستجوی آرامش در عشق را بیان می‌کند.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق عاطفی و انتزاعی موجود در شعر ممکن است برای مخاطبان زیر 16 سال قابل درک نباشد. همچنین، برخی از تصاویر شاعرانه (مانند «شعله‌ی زخمی» یا «غبار تیره‌ی تسکینی») نیاز به سطحی از بلوغ ذهنی برای تفسیر دارند.

بر سرمای درون

همه
لرزشِ دست و دلم
از آن بود
که عشق
پناهی گردد،
پروازی نه
گریزگاهی گردد.

آی عشق آی عشق
چهره‌ی آبی‌ات پیدا نیست.



و خنکای مرهمی
بر شعله‌ی زخمی
نه شورِ شعله
بر سرمای درون.

آی عشق آی عشق
چهره‌ی سُرخ‌ات پیدا نیست.



غبارِ تیره‌ی تسکینی
بر حضورِ وَهن
و دنجِ رهایی
بر گریزِ حضور،
سیاهی
بر آرامشِ آبی
و سبزه‌ی برگچه
بر ارغوان

آی عشق آی عشق
رنگِ آشنایت
پیدا نیست.

۱۳۵۱

این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:واپسين تير ترکش آنچنان که می‌گويند
گوهر بعدی:از این گونه مردن...
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.