هوش مصنوعی:
این شعر با تصاویر تلخ و تیره، احساس ناامیدی و پوچی را بیان میکند. عناصری مانند خورشید خونین، سپیدار به عنوان دلقک بیمایه، مرمر خشک و تیشهی کوهکن که پایان جهان را میکوبد، همگی بر فضایی یأسآلود دلالت دارند. شاعر از گذر زمان به شکلی منفی و فرصتهای از دست رفته سخن میگوید.
رده سنی:
18+
محتوا شامل تصاویر خشن و استعارههای سنگین است که ممکن است برای مخاطبان جوان نامناسب باشد. مضامین یأس و پوچی نیز نیاز به درک و بلوغ عاطفی دارد.
هجرانی
تلخ
چون قرابهی زهری
خورشید از خراشِ خونینِ گلو میگذرد.
سپیدار
دلقکِ دیلاقیست
بیمایه
با شلوارِ ابلق و شولای سبزش،
که سپیدیِ خستهْخانه را
مضمونی دریده کوک میکند.
□
مرمرِ خشکِ آبدانِ بیثمر
آیینهی عریانیِ شیرین نمیشود،
و تیشهی کوهکن
بیامانْتَرَک اکنون
پایانِ جهان را
در نبضی بیرؤیا تبیره میکوبد.
□
کُند
همچون دشنهیی زنگاربسته
فرصت
از بریدگیهای خونبارِ عصب میگذرد.
۱۳ تیرِ ۱۳۵۷
لندن
چون قرابهی زهری
خورشید از خراشِ خونینِ گلو میگذرد.
سپیدار
دلقکِ دیلاقیست
بیمایه
با شلوارِ ابلق و شولای سبزش،
که سپیدیِ خستهْخانه را
مضمونی دریده کوک میکند.
□
مرمرِ خشکِ آبدانِ بیثمر
آیینهی عریانیِ شیرین نمیشود،
و تیشهی کوهکن
بیامانْتَرَک اکنون
پایانِ جهان را
در نبضی بیرؤیا تبیره میکوبد.
□
کُند
همچون دشنهیی زنگاربسته
فرصت
از بریدگیهای خونبارِ عصب میگذرد.
۱۳ تیرِ ۱۳۵۷
لندن
۱۰۳۰
حمایت مالی از گوهرین
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:هجرانی
گوهر بعدی:هجرانی
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.