هوش مصنوعی:
شاعر در این متن به زیبایی بینظیر خود اشاره میکند و تأثیر آن را بر جهان پیرامونش توصیف مینماید. او خود را چنان زیبا میداند که حتی طبیعت و کائنات مجذوب او هستند و وجودش وصفناپذیر است. در پایان نیز به رابطهای پیچیده با مخاطب اشاره میکند و خود را نه دشمن، بلکه انکارکنندهی او میخواند.
رده سنی:
16+
متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و زیباییشناختی است که درک آن ممکن است برای مخاطبان جوانتر دشوار باشد. همچنین، برخی از عبارات مانند «زهری بیپادزهرم» و اشاره به رابطهی پیچیده با مخاطب، نیاز به سطحی از بلوغ فکری و تجربهی زندگی برای درک کامل دارد.
نميتوانم زيبا نباشم
نمیتوانم زیبا نباشم
عشوهیی نباشم در تجلیِ جاودانه.
چنان زیبایم من
که گذرگاهم را بهاری نابهخویش آذین میکند:
در جهانِ پیرامنم
هرگز
خون
عُریانی جان نیست
و کبک را
هراسناکیِ سُرب
از خرام
باز
نمیدارد.
چنان زیبایم من
که اللهاکبر
وصفیست ناگزیر
که از من میکنی.
زهری بیپادزهرم در معرضِ تو.
جهان اگر زیباست
مجیزِ حضورِ مرا میگوید. ــ
ابلهامردا
عدوی تو نیستم من
انکارِ تواَم.
۱۳۶۲
عشوهیی نباشم در تجلیِ جاودانه.
چنان زیبایم من
که گذرگاهم را بهاری نابهخویش آذین میکند:
در جهانِ پیرامنم
هرگز
خون
عُریانی جان نیست
و کبک را
هراسناکیِ سُرب
از خرام
باز
نمیدارد.
چنان زیبایم من
که اللهاکبر
وصفیست ناگزیر
که از من میکنی.
زهری بیپادزهرم در معرضِ تو.
جهان اگر زیباست
مجیزِ حضورِ مرا میگوید. ــ
ابلهامردا
عدوی تو نیستم من
انکارِ تواَم.
۱۳۶۲
۲۳۳۸
حمایت مالی از گوهرین
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:جهان را که آفريد
گوهر بعدی:نمیخواستم...
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.