هوش مصنوعی: این شعر تصاویری تیره و دردناک از جامعه ارائه می‌دهد، شامل کودکی گرسنه و آلوده‌دامن که در تاریکی فریاد می‌زند، و صحبت از پیروزی بردگان دلیر می‌کند. همچنین اشاره‌ای به گذرا بودن تاریکی و ظهور نور دارد، اما با تصاویری مانند نوزاد بی‌سر، حس ناامیدی و درد تقویت می‌شود. در پایان، شاعر بیان می‌کند که زمزمه‌هایشان هرچند بارها دعای پیش از مرگ بوده، اما آخرین سرود نیست.
رده سنی: 18+ این شعر حاوی تصاویر شدیداً تیره، نمادهای خشونت‌آمیز (مانند نوزاد بی‌سر)، و مضامین سنگین اجتماعی و سیاسی است که برای درک و پردازش مناسب، به بلوغ فکری و عاطفی نیاز دارد. همچنین، ممکن است برای مخاطبان جوان تر باعث ایجاد پریشانی یا سردرگمی شود.

شبانه

به فریادی خراشنده
بر بامِ ظلمتِ بیمار
کودکی
تکبیر می‌گوید

گرسنه‌روسبی‌یی
می‌گرید

آلوده‌دامنی
از پیروزیِ بردگانِ دلیر
سخن می‌گوید.



لُجِّه‌ی قطران و قیر
بی‌کرانه نیست
سنگین‌گذر است.
روز اما پایدار نمانَد نیز
که خورشید
چراغِ گذرگاهِ ظلماتی دیگر است:
بر بامِ ظلمتِ بیمار
آن که کسوف را تکبیر می‌کشد
نوزادی بی‌سر است.

و زمزمه‌ی ما
هرگز آخرین سرود نیست
هر چند بارها
دعای پیش از مرگ بوده است.

۸ مهرِ ۱۳۶۳

این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:پس آنگاه زمین...
گوهر بعدی:اين صدا
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.