۹۴۴ بار خوانده شده
چه لازم است بگویم
که چه مایه میخواهمت؟
چشمانت ستاره است و
دلت شک.
□
جرعهیی نوشیدم و خشکید.
دریاچهی شیرین
با آن عطش که مرا بود
برنمیآمد،
میدانستم.
چه لازم بود بگویم
که چه مایه میخواستمش؟
۱۳۶۴
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
که چه مایه میخواهمت؟
چشمانت ستاره است و
دلت شک.
□
جرعهیی نوشیدم و خشکید.
دریاچهی شیرین
با آن عطش که مرا بود
برنمیآمد،
میدانستم.
چه لازم بود بگویم
که چه مایه میخواستمش؟
۱۳۶۴
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:کجا بود آن جهان...
گوهر بعدی:ترانهی اشک و آفتاب
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.