هوش مصنوعی:
شاعر در این متن از دردها و زخمهای روحی خود سخن میگوید و به آیندهای نامعلوم اشاره میکند. او از ترسهای بیپایان و تنهایی میگوید، اما در عین حال به امید جاودانگی و گذر زمان نیز اشاره دارد.
رده سنی:
16+
متن دارای مضامین عمیق عرفانی و روحی است که درک آن برای سنین پایین ممکن است دشوار باشد. همچنین، اشاره به دردها و دلشورهها ممکن است برای مخاطبان جوانتر سنگین باشد.
جاني پُر از زخم...
جانی پُراز زخمِ بهچرک درنشسته ــ
چنینم.
اما فردای تو چه خواهد بود
گر بهناگاه
هم در این شبِ بیتسلا
پلاس برچینم؟ ــ
تداومِ بیعلاجِ دلشورهیی سمج
یا طنینِ سرگردانِ لطمهی صدایی تنها؟
هر چند صدا بر آب خواهد غلتید
و آب بر خاک میگذرد
که پژواکیست پُراعتماد
از بشارتِ جاودانگی.
۳ خردادِ ۱۳۶۶
چنینم.
اما فردای تو چه خواهد بود
گر بهناگاه
هم در این شبِ بیتسلا
پلاس برچینم؟ ــ
تداومِ بیعلاجِ دلشورهیی سمج
یا طنینِ سرگردانِ لطمهی صدایی تنها؟
هر چند صدا بر آب خواهد غلتید
و آب بر خاک میگذرد
که پژواکیست پُراعتماد
از بشارتِ جاودانگی.
۳ خردادِ ۱۳۶۶
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:مردِ مصلوب...
گوهر بعدی:شبِ غوک
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.