هوش مصنوعی: این شعر به جستجوی معنا در تاریکی و خلأ هستی می‌پردازد. شاعر از نور ستاره‌ها و انفجار خورشید سخن می‌گوید که نمادی از امید و درک حقیقت در میان ظلمت است. رابطه‌ی انسان با جهان و دیگری، ترس از ناشناخته‌ها، و پذیرش تنهایی در عین همراهی از مضامین اصلی آن است. شعر با تصاویری از انجماد، دریچه‌های تجربه، و سکوت، فضایی فلسفی و انتزاعی خلق می‌کند.
رده سنی: 17+ مفاهیم انتزاعی، تصاویر پیچیده‌ی فلسفی، و پرداختن به پرسش‌های عمیق درباره‌ی هستی، درک این شعر را برای مخاطبان جوان‌تر دشوار می‌کند. همچنین، فضای سنگین و سوالات وجودی مطرح شده مناسب سنین بالاتر است.

پرتوی که می‌تابد از کجاست؟

پرتوی که می‌تابد از کجاست؟
یکی نگاه کن
در کجای کهکشان می‌سوزد این چراغِ ستاره تا ژرفای پنهانِ ظلمات را به اعتراف بنشاند:
انفجارِ خورشیدِ آخرین
به نمایشِ اعماقِ غیاب
در ابعادِ دلهره.



آن
ماه نیست
دریچه‌ی تجربه است
تا یقین کنی که در فراسوی این جهازِ شکسته‌سُکّان نیز
آنچه می‌شنوی سازِ کَج‌کوکِ سکوت است.

تا
یقین کنی.
تنها
ماییم
ــ من و تو ــ
نظّارِگانِ خاموشِ این خلأ
دل‌افسردگانِ پادرجای
حیرانِ دریچه‌های انجمادِ همسفران.

دستادست ایستاده‌ایم
حیرانیم اما از ظلماتِ سردِ جهان وحشت نمی‌کنیم
نه
وحشت نمی‌کنیم.

تو را من در تابشِ فروتنِ این چراغ می‌بینم آن‌جا که تویی،
مرا تو در ظلمتکده‌ی ویران‌سرای من در می‌یابی
این‌جا که منم.

۵ شهریورِ ۱۳۶۸
خانه‌ی دهکده

این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:يک مايه در دو مقام
گوهر بعدی:حوای دیگر
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.