هوش مصنوعی: این شعر به توصیف گذرایی و ناپایداری زندگی و امیدها می‌پردازد. با تصاویری مانند رود خشکیده، زورق شکسته، و امید گذرا، شاعر حس از دست رفتن و فراموشی را منتقل می‌کند.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق فلسفی و عاطفی مانند ناپایداری زندگی و امیدهای گذرا ممکن است برای خوانندگان جوان‌تر سنگین یا نامفهوم باشد. درک این موضوعات نیاز به بلوغ فکری و تجربه‌ی بیشتری دارد.

ترانه

بر این کناره تا کرانه‌ی آمودریا
آبی می‌گذشت که دگر نیست:
رودی که به روزگارانِ دراز سُرید و از یاد شد
رودی که فروخشکید و بر باد شد.

بر این امواج تا رودبارانِ سند
زورقی می‌گذشت که دگر نیست:
زورقی که روزی چند در خاطری نقش بست
وانگه به خرسنگی برآمد و درهم شکست.

بر این زورق از بندری به شهرْبندری
زورق‌بانی پارو می‌کشید که دگر نیست:
پاروکشی که هر سفر شوریده دختری‌ش دیده به راه داشت
که به امیدی مبهم نهالِ آرزویی به دل می‌کاشت.

بر این رودِ پادرجای
امیدی درخشید که دگر نیست:
امیدِ سعادتی که پابرجا می‌نمود
لیکن در بسترِ خویش به جز خوابی گذرا نبود.

تیرِ ۱۳۷۳

این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:یکی کودک بودن...
گوهر بعدی:سِفْرِ شُهود
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.