هوش مصنوعی:
شاعر در این شعر از قفس به عنوان نمادی از زندان و محدودیت استفاده میکند و به مقایسه وضعیت خود و پرنده میپردازد. پرنده در خواب قفس را فراموش میکند، اما شاعر حتی در خواب نیز آن را میبیند. شعر به تضاد بین زمزمههای زندان و غریو آزادی میپردازد و پرسشهایی درباره هویت و آزادی مطرح میکند.
رده سنی:
16+
مفاهیم عمیق نمادین و فلسفی موجود در شعر ممکن است برای مخاطبان جوانتر قابل درک نباشد. همچنین، پرداختن به موضوعاتی مانند اسارت و آزادی نیاز به سطحی از بلوغ فکری دارد.
قفس قفس اين قفس...
قفس
قفس این قفس این قفس...
پرنده
در خوابش از یاد میبَرَد
من اما در خواب میبینمش،
که خود
به بیداری
نقشی به کمالم
از قفس.
□
از ما دو
کدام؟ ــ
تو که زندانت تو را زمزمه میکند
یا من
که غریوِ خود را نیز
نمیشنوم؟
تو که زندانت مرا غریو میکشد،
یا من
که زمزمهی تو
در این بهارانم
مجالِ باغ و دماغِ سبزهزار نمیدهد؟ ــ
از ما دو
کدام؟
□
قفس
این زمزمه
این غریو
این بهاران
این قفس این قفس این قفس ای امان!
۲۲ فروردینِ ۱۳۷۴
قفس این قفس این قفس...
پرنده
در خوابش از یاد میبَرَد
من اما در خواب میبینمش،
که خود
به بیداری
نقشی به کمالم
از قفس.
□
از ما دو
کدام؟ ــ
تو که زندانت تو را زمزمه میکند
یا من
که غریوِ خود را نیز
نمیشنوم؟
تو که زندانت مرا غریو میکشد،
یا من
که زمزمهی تو
در این بهارانم
مجالِ باغ و دماغِ سبزهزار نمیدهد؟ ــ
از ما دو
کدام؟
□
قفس
این زمزمه
این غریو
این بهاران
این قفس این قفس این قفس ای امان!
۲۲ فروردینِ ۱۳۷۴
۱۲۹۰
حمایت مالی از گوهرین
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:سِفْرِ شُهود
گوهر بعدی:جوشان از خشم...
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.