هوش مصنوعی: راوی صبح‌گاه با سبد به میدان می‌رود و صحنه‌های شاعرانه‌ای از میوه‌های آوازخوان، انارهای رنگین و زندگی در باغ‌ها را توصیف می‌کند. اضطراب و زیبایی طبیعت در سایه‌ها و نور آفتاب نمایان است. پس از بازگشت به خانه، مادر از او درباره خرید میوه می‌پرسد، اما راوی با پاسخ‌های مبهم و شاعرانه از توصیف تجربه خود سخن می‌گوید. در پایان، تصویر ظهر در آیینه‌ها به زندگی دور دست پیوند می‌خورد.
رده سنی: 15+ متن دارای مفاهیم شاعرانه، انتزاعی و نمادین است که درک آن برای کودکان دشوار است. همچنین، استفاده از تصاویر ذهنی پیچیده و زبان ادبی نیاز به سطحی از بلوغ فکری و تجربه خواندن متون عمیق دارد.

صدای دیدار

با سبد رفتم به میدان، صبح‌گاهی بود.
میوه‌ها آواز می‌خواندند.
میوه‌ها در آفتاب آواز می‌خواندند.
در طبق‌ها، زندگی روی کمال پوست‌ها خواب سطوح جاودان می‌دید.
اضطراب باغ‌ها در سایه هر میوه روشن بود.
گاه مجهولی میان تابش به‌ها شنا می‌کرد.
هر اناری رنگ خود را تا زمین پارسایان گسترش می‌داد.
بینش هم‌شهریان، افسوس،
بر محیط رونق نارنج‌ها خط مماسی بود.
من به خانه بازگشتم، مادرم پرسید:
میوه از میدان خریدی هیچ؟
- میوه‌های بی‌نهایت را کجا می‌شد میان این سبد جا داد؟
- گفتم از میدان بخر یک من انار خوب.
- امتحان کردم اناری را
انبساطش از کنار این سبد سر رفت.
- به چه شد، آخر خوراک ظهر ...
- ...
ظهر از آیینه‌ها تصویر به تا دوردست زندگی می‌رفت.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:نشانی
گوهر بعدی:غربت
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.