هوش مصنوعی:
متن توصیفی از غروب در یک دشت است که در آن عناصر طبیعت مانند کوه، رود، سنگها و حیوانات مانند جغد و لاشخورها به تصویر کشیده شدهاند. فضایی غمگین و افسرده با نمادهایی مانند سایهها، رنگهای تیره و صدای نالهی رود و آواز جغد ایجاد شده است. در پایان، راوی از غم و افسردگی خود در این فضای تنگ و تاریک سخن میگوید.
رده سنی:
16+
متن دارای مضامین غمگینانه و نمادهای پیچیدهای است که ممکن است برای کودکان و نوجوانان کمسنوسال نامفهوم یا سنگین باشد. همچنین، تصاویر ارائهشده مانند لاشخورها و لاشهی حیوان ممکن است برای برخی حساسیتبرانگیز باشد. درک عمیقتر این متن نیاز به بلوغ فکری و عاطفی دارد.
رو به غروب
ریخته سرخ غروب
جابجا بر سر سنگ.
کوه خاموش است.
می خروشد رود.
مانده در دامن دشت
خرمنی رنگ کبود.
سایه آمیخته با سایه.
سنگ با سنگ گرفته پیوند.
روز فرسوده به ره می گذرد.
جلوه گر آمده در چشمانش
نقش اندوه پی یک لبخند.
جغد بر کنگره ها می خواند.
لاشخورها، سنگین،
از هوا، تک تک ، آیند فرود:
لاشه ای مانده به دشت
کنده منقار ز جا چشمانش،
زیر پیشانی او
مانده دو گود کبود.
تیرگی می آید.
دشت می گیرد آرام.
قصه رنگی روز
می رود رو به تمام.
شاخه ها پژمرده است.
سنگ ها افسرده است.
رود می نالد.
جغد می خواند.
غم بیاویخته با رنگ غروب.
می تراود ز لبم قصه سرد:
دلم افسرده در این تنگ غروب.
جابجا بر سر سنگ.
کوه خاموش است.
می خروشد رود.
مانده در دامن دشت
خرمنی رنگ کبود.
سایه آمیخته با سایه.
سنگ با سنگ گرفته پیوند.
روز فرسوده به ره می گذرد.
جلوه گر آمده در چشمانش
نقش اندوه پی یک لبخند.
جغد بر کنگره ها می خواند.
لاشخورها، سنگین،
از هوا، تک تک ، آیند فرود:
لاشه ای مانده به دشت
کنده منقار ز جا چشمانش،
زیر پیشانی او
مانده دو گود کبود.
تیرگی می آید.
دشت می گیرد آرام.
قصه رنگی روز
می رود رو به تمام.
شاخه ها پژمرده است.
سنگ ها افسرده است.
رود می نالد.
جغد می خواند.
غم بیاویخته با رنگ غروب.
می تراود ز لبم قصه سرد:
دلم افسرده در این تنگ غروب.
۱۸۳۳
حمایت مالی از گوهرین
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:دیوار
گوهر بعدی:روشن شب
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.