هوش مصنوعی: متن توصیف‌کنندهٔ صحنه‌ای از یک بیابان بی‌آب و علف است که در آن تنها صدای کلاغ‌ها شنیده می‌شود. در میان گرد و غبار، فردی خسته و تشنه دیده می‌شود که با پای مجروح در جستجوی راه است. او در توهم خود، آب را در افق می‌بیند، اما با هر قدمی که برمی‌دارد، احساس می‌کند این تنها یک خواب است.
رده سنی: 14+ متن دارای مضامین عمیق و نمادین است که ممکن است برای کودکان قابل درک نباشد. همچنین، توصیف رنج و تلاش انسان در شرایط سخت نیاز به سطحی از بلوغ فکری دارد.

سراب

آفتاب است و، بیابان چه فراخ!
نیست در آن نه گیاه و نه درخت.
غیر آوای غرابان، دیگر
بسته هر بانگی از این وادی رخت.
در پس پردهٔی از گرد و غبار
نقطهٔی لرزد از دور سیاه:
چشم اگر پیش رود، می‌بیند
آدمی هست که می‌پوید راه.
تنش از خستگی افتاده ز کار.
بر سر و رویش بنشسته غبار.
شده از تشنگی‌اش خشک گلو.
پای عریانش مجروح ز خار.
هر قدم پیش رود، پای افق
چشم او بیند دریایی آب.
اندکی راه چو می‌پیماید
می‌کند فکر که می‌بیند خواب.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:روشن شب
گوهر بعدی:سرود زهر
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.