هوش مصنوعی: این متن شعری است که در آن شاعر به توصیف لحظات تنهایی و خلوت خود با تکیه‌گاه و پناه خود می‌پردازد. او از کوچه‌های نمادین نجابت، غم، سرور، و عشق سخن می‌گوید و از زیبایی‌های پاک و شوکت منحصربه‌فرد آن یاد می‌کند. شاعر همچنین به شب‌های غربت و ستاره‌های روشن آن اشاره می‌کند و از تهی‌شدن از نور در غیاب تکیه‌گاهش سخن می‌گوید.
رده سنی: 16+ متن دارای مضامین عرفانی و احساسی عمیق است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر پیچیده باشد. همچنین، برخی از مفاهیم مانند غربت، تنهایی، و اندوه نیاز به درک و تجربهٔ عاطفی بیشتری دارند که معمولاً در سنین بالاتر حاصل می‌شود.

غزل ۳

ای تکیه گاه و پناه
زیباترین لحظه‌های
پر عصمت و پر شکوه
تنهایی و خلوت من
ای شط شیرین پر شوکت من
ای با تو من گشته بسیار
در کوچه‌های بزرگ نجابت
ظاهر نه بن بست عابر فریبندهٔ استجابت
در کوچه‌های سرور و غم راستینی که‌مان بود
در کوچه باغ گل ساکت نازهایت
در کوچه باغ گل سرخ شرمم
در کوچه‌های نوازش
در کوچه‌های چه شب‌های بسیار
تا ساحل سیمگون سحرگاه رفتن
در کوچه‌های مه آلود بس گفت و گو ها
بی هیچ از لذت خواب گفتن
در کوچه‌های نجیب غزل‌ها که چشم تو می‌خواند
گهگاه اگر از سخن باز می‌ماند
افسون پاک منش پیش می‌راند
ای شط پر شوکت هر چه زیبایی پاک
ای شط زیبای پر شوکت من
ای رفته تا دوردستان
آنجا بگو تا کدامین ستاره ست
روشن‌ترین هم‌نشین شب غربت تو؟
ای هم‌نشین قدیم شب غربت من
ای تکیه گاه و پناه
غمگین‌ترین لحظه‌های کنون بی نگاهت تهی مانده از نور
در کوچه باغ گل تیره و تلخ اندوه
در کوچه‌های چه شب‌ها که اکنون همه کور
آنجا بگو تا کدامین ستاره ست
که شب فروز تو خورشید پاره ست؟
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:طلوع
گوهر بعدی:بی دل
نظرها و حاشیه ها
راحله
۱۴۰۰/۷/۱۲ ۰۰:۴۶

زیباترین شعر