هوش مصنوعی: شاعر در این شعر با قاصدک (نماد پیام‌رسان یا امید) گفت‌وگو می‌کند. ابتدا از او می‌پرسد چه خبری آورده است، اما سپس با ناامیدی می‌گوید که دیگر انتظار خبری ندارد، نه از یار و نه از دیار. شاعر به قاصدک می‌گوید که در دلش همه کور و کر هستند و او را به رفتن دعوت می‌کند. در ادامه، شاعر از تجربه‌های تلخ خود می‌گوید و قاصدک را دروغگو و فریبنده می‌خواند. اما در پایان، با حسرت می‌پرسد که آیا هنوز خبری یا گرمایی وجود دارد و از گریه ابرهای عالم در دلش سخن می‌گوید.
رده سنی: 15+ مفاهیم عمیق عاطفی و وجود مضامینی مانند ناامیدی، اندوه و امید که درک آن‌ها نیاز به بلوغ فکری و عاطفی دارد. همچنین، استفاده از استعاره و نمادپردازی در شعر ممکن است برای کودکان قابل درک نباشد.

قاصدک

قاصدک! هان، چه خبر آوردی؟
از کجا وز که خبر آوردی؟
خوش خبر باشی، اما،‌اما
گرد بام و در من
بی ثمر می‌گردی
انتظار خبری نیست مرا
نه ز یاری نه ز دیار و دیاری باری
برو آنجا که بود چشمی و گوشی با کس
برو آنجا که تو را منتظرند
قاصدک
در دل من همه کورند و کرند
دست بردار ازین در وطن خویش غریب
قاصد تجربه‌های همه تلخ
با دلم می‌گوید
که دروغی تو، دروغ
که فریبی تو.، فریب
قاصدک! هان، ولی ... آخر ... ای وای
راستی آیا رفتی با باد؟
با توام، ای! کجا رفتی؟ ای
راستی آیا جایی خبری هست هنوز؟
مانده خاکستر گرمی، جایی؟
در اجاقی طمع شعله نمی‌بندم خردک شرری هست هنوز؟
قاصدک
ابرهای همه عالم شب و روز
در دلم می‌گریند
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:خفتگان
نظرها و حاشیه ها
ناشناس
۱۴۰۱/۵/۳۱ ۱۸:۳۷

قاصدك
ابرهاي همه عالم شب و روز در دلم مي گريند

ناشناس
۱۴۰۱/۳/۱۲ ۱۱:۱۰

گوهر، خود گوهر هست، به خودی خود، خوشتر ز گوهرچیست، ولی گوهر شناس اندک هست، قابل، کم و ناقابل تادلت بخواهد، چه کسی می فهمد؟ اخوان را که ثانی فردوسی بزرگش خوانند، فهمیدن اخوان و اخوانها همان و گلستان شدن دنیا همان ولی کجاست این آرزوی محال و دست نیافتنی یاد و خاطرش جاودانه باد

یاور
۱۴۰۰/۱۰/۱۷ ۲۳:۴۱

بیست
حال و روز این روزای سرزمینم

ناشناس
۱۴۰۰/۸/۱۰ ۱۸:۱۳

برو آنجا که تو را منتظرند! مفهومش خیلییی عمیق هست خیلی...

ناشناس
۱۴۰۰/۶/۱۰ ۲۱:۰۹

فوق العاده

ناشناس
۱۴۰۰/۴/۲۵ ۱۳:۱۱

بی بدیل

ناشناس
۱۳۹۹/۸/۲۳ ۱۱:۰۳

زیباترین شعر