هوش مصنوعی:
شاعر خود را به شمعی تشبیه میکند که با وجود خطر نابودی، روشناییبخش است. او از مرگ، ترس و بیزاری از وجود خود سخن میگوید و احساس تنهایی و بیپناهی میکند. شعلههای آتش نماد رنج و تاجی از درد بر سر اوست.
رده سنی:
16+
متن دارای مضامین عمیق عرفانی و روانشناختی مانند مرگ، ترس و بیزاری از وجود است که درک آن برای مخاطبان زیر 16 سال ممکن است دشوار باشد.
شمعدان
چون شمعم و سرنوشت ِ روشن، خطرم
پروانهٔ مرگ پر زنان دور سرم
چون شرط ِ اجل بر سر از آتش تبرم
خصم افکند آوازه که با تاج زرم!
اکنون که زبان شعله ورم نیست، چو شمع
وز عمر همین شبم باقی ست، چو شمع
فیلم نه به یاد ِ هیچ هندوستانی
پس بر سرم آتشین کجک چیست، چو شمع؟
از آتش دل شب همه شب بیدارم
چون شمع ز شعله تاج بر سر دارم
از روز دلم به وحشت، از شب به هراس
وز بود و نبود خویشتن بیزارم
پروانهٔ مرگ پر زنان دور سرم
چون شرط ِ اجل بر سر از آتش تبرم
خصم افکند آوازه که با تاج زرم!
اکنون که زبان شعله ورم نیست، چو شمع
وز عمر همین شبم باقی ست، چو شمع
فیلم نه به یاد ِ هیچ هندوستانی
پس بر سرم آتشین کجک چیست، چو شمع؟
از آتش دل شب همه شب بیدارم
چون شمع ز شعله تاج بر سر دارم
از روز دلم به وحشت، از شب به هراس
وز بود و نبود خویشتن بیزارم
۱۵۸۳
حمایت مالی از گوهرین
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:دریغا
گوهر بعدی:این است که...
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.