هوش مصنوعی:
شاعر در این شعر از احساساتی مانند بیاعتمادی، اضطراب و عشق سخن میگوید. او با تصاویری مانند سنگ سیاه، تاریکی جاویدان و پروانهای که بر گل نمینشیند، احساسات عمیق و پیچیده خود را بیان میکند. در نهایت، شاعر به تپش قلب و عشقی اشاره میکند که زندهتر و پاکتر از هر چیزی است که تاکنون دیده شده.
رده سنی:
16+
مفاهیم عمیق عاطفی و استفاده از استعارههای پیچیده ممکن است برای مخاطبان جوانتر قابل درک نباشد. همچنین، موضوعاتی مانند بیاعتمادی و اضطراب نیاز به سطحی از بلوغ ذهنی برای درک کامل دارند.
روشنی
ای شده چون سنگ سیاهی صبور
پیش دروغ همه لبخندها
بسته چو تاریکی جاویدگر
خانه به روی همه سوگندها
من ز تو باور نکنم، این تویی؟
دوش چه دیدی، چه شنیدی، به خواب؟
بر تو، دلا! فرخ و فرخنده باد
دولت این لرزش و این اضطراب
زندهتر از این تپش گرم تو
عشق ندیده ست و نبیند دگر
پاکتر از آه تو پروانهای
بر گل یادی ننشیند دگر
پیش دروغ همه لبخندها
بسته چو تاریکی جاویدگر
خانه به روی همه سوگندها
من ز تو باور نکنم، این تویی؟
دوش چه دیدی، چه شنیدی، به خواب؟
بر تو، دلا! فرخ و فرخنده باد
دولت این لرزش و این اضطراب
زندهتر از این تپش گرم تو
عشق ندیده ست و نبیند دگر
پاکتر از آه تو پروانهای
بر گل یادی ننشیند دگر
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:لحظه
گوهر بعدی:گرگ هار
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.