هوش مصنوعی: شاعر در این شعر از رنج‌های عاشقانه و دردهای هجران می‌گوید. او خواب می‌بیند که خون از کنارش می‌رود و این را تعبیر به رفتن از قلب شکسته‌اش می‌کند. عشق به معشوق و اندوه ناشی از دوری، صبر و وفای او را از بین می‌برد. شب‌های هجران پر از اشک و خون دل است و آرامش از او دور می‌شود. شاعر آرزو می‌کند کاش می‌مرد تا از رنج‌ها رها شود و در پایان اشاره می‌کند که اگر قدرت بیان نداشت، همچنان رازهایش را برملا می‌کرد.
رده سنی: 16+ متن دارای مضامین عاطفی عمیق و غم‌انگیز است که درک آن برای نوجوانان و بزرگسالان مناسب است. همچنین استفاده از استعاره‌های پیچیده و زبان ادبی ممکن است برای کودکان و نوجوانان کم‌سن‌وسال دشوار باشد.

تعبیر خواب

خواب دیدم که همی خون ز کنارم می‌رفت
رفت تعبیر که از قلب فگارم می‌رفت

به هوای سر زلفین خم اندر خم او
از کف صبر و وفا رشتهٔ تارم می‌رفت

شام هجران تو، از اوّل شب تا به سحر
خون دل متصل از دیده قرارم می‌رفت

دوش می‌رفت چو جان از برم و از پی او
تاب و آرام دل و قلب فگارم می‌رفت

تا دم صبح، مرا از اثر فکر و خیال
چون حوادث سر شب تا بشمارم می‌رفت

آنکه در زندگیم پا به سر من ننهاد
کاش می‌مردم و از خاک مزارم می‌رفت

گر صبوحی مرا قدرت تقریر نبود
از سر کلک همی مشک تتارم می‌رفت
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:آتشی در خرمن
گوهر بعدی:دام و دانه
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.