هوش مصنوعی: شاعر در این شعر از عشق و شوق فراوان به معشوق خود می‌گوید و بیان می‌کند که این عشق او را از خود بیخود کرده و دین، دل و عقلش را از دست داده است. او همچنین به زیبایی معشوق و تأثیر آن بر زندگی خود اشاره می‌کند و از رها کردن توبه و روی آوردن به می‌نوشی سخن می‌گوید.
رده سنی: 16+ محتوا شامل مفاهیم عاشقانه‌ای است که ممکن است برای کودکان و نوجوانان کم‌سن‌وسال نامناسب باشد. همچنین، اشاره‌ای به می‌نوشی دارد که برای گروه‌های سنی پایین توصیه نمی‌شود.

توبه شکستم

پیوسته من از شوق لب لعل تو مستم
زین ذوق که دارم خبرم نیست که هستم

در بادیهٔ عشق تو تا پای نهادم
یکباره بشد دین و دل و عقل ز دستم

از بس که نظر بر گُل رخسار تو دارم
شد شهره بهر شهر که خورشید پرستم

تو مهر ز من ای بت عیّار بریدی
من دل بخَم طرّه طرّار تو بستم

مُطرب تو بزن ساز نوائی بدرستی
ساقی تو بده باده که من توبه شکستم
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شیفتۀ شیدایی
گوهر بعدی:آوازۀ عاشقی
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.