هوش مصنوعی: شاعر در این متن از درد و غم خود می‌گوید و تصمیم دارد با شکستن حلقهٔ ماتم و ناامیدی، به زندگی ادامه دهد. او از ناکامی‌ها و آرزوهای برآورده‌نشده می‌نالد و حتی تهدید می‌کند که اگر به مرادش نرسد، همه چیز را در هم می‌شکند. همچنین، از مستی و رهایی از غم سخن می‌گوید و به داستان‌های اساطیری مانند یوسف و یعقوب اشاره می‌کند.
رده سنی: 16+ متن دارای مضامین عمیق عاطفی و اشاره‌های فلسفی است که درک آن برای نوجوانان و بزرگسالان مناسب است. همچنین، برخی مفاهیم مانند مستی و شکستن قیدوبندها ممکن است برای کودکان نامناسب باشد.

جام جهان بین

وقت آن شد که سر خویش، من از غم شکنم
آهی از دل کشم و حلقهٔ ماتم شکنم

گر مراد دل من را ندهد این گردون
همه اوضاع جهان، یکسره در هم شکنم

باده از کاس سفالین خورم و از مستی
به یقین جام جهان بین به سر جم شکنم

گر شود رام دمی ساقی و می گیرم از او
ترک عقبی کنم و توبه دمادم شکنم

شرحی از یوسف گمگشته خود گر بدهم
شهرت گریه یعقوب، مسلّم شکنم

سر شوریدهٔ خود، گر بنهم بر زانو
صبر ایّوب، از این شهره به عالم شکنم

بارها یار بدیدم به صبوحی می‌گفت
عزم دارم که ز هجرم قدت از غم شکنم
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:هله
گوهر بعدی:پرده های راز
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.