هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه و غزلی، توصیفی زیبا و پراحساس از عشق و دل‌بستگی شاعر به معشوق است. در آن از زیبایی‌های چشمان، موها و حرکات معشوق سخن گفته می‌شود و شاعر از فراق و درد عشق نیز می‌نالد. همچنین، اشاراتی به مفاهیمی مانند رازداری، نماز جماعت و طبیعت وجود دارد.
رده سنی: 16+ این شعر دارای مفاهیم عاشقانه و احساسی عمیق است که ممکن است برای مخاطبان کم‌سن‌وسال قابل درک نباشد. همچنین، برخی از اشارات مانند بوسه و مفاهیم عرفانی ممکن است نیاز به بلوغ فکری و عاطفی داشته باشند.

پرده های راز

دو چشم مست تو، خوش می‌کشند ناز از هم
نمی‌کنند دو بد مست، احتراز از هم

شدی به خواب و به هم ریخت خیل مژگانت
گشای چشم و جدا کن سپاه ناز هم

میان ابرو و چشم تو، فرق نتوان داد
بلا و فتنه ندارند امتیاز از هم

کس از زبان تو، با ما سخن نمی‌گوید
چه نکته‌ایست که پوشند اهل راز از هم

شب فراق تو بگسیخت در کف مطرب
ز سوز سینهٔ من، پرده های ساز از هم

به باغ سرو صنوبر چو قامتت دیدند
خجل شدند ز پستی، دو سر فراز از هم

پری رخان چو گرفتار و درهمم خواهند
گره زنند به زلف و کنند باز از هم

تو در نماز جماعت مرو که می‌ترسم
کُشی امام و بپاشی صف نماز از هم

دلم به زلف تو، مانند صعوه می‌ماند
که اش به خشم بگیرن د دو شاهباز از هم

تو بوسه از دو لبت دادی و صبوحی جان
به هیچ وجه، نگشتیم بی‌نیاز از هم
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۰
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:جام جهان بین
گوهر بعدی:مبدأ برهان
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.