هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه و توصیفی، زیبایی معشوق را با تصاویر طبیعی مانند شمع، گل، سرو و ماه مقایسه می‌کند. شاعر از حسرت و شیفتگی خود نسبت به معشوق سخن می‌گوید و تأثیر زیبایی او را بر جهان اطراف توصیف می‌کند. در نهایت، شاعر از توصیف معشوق به عنوان خورشیدرو یاد می‌کند و ویژگی‌های چهره او را برمی‌شمارد.
رده سنی: 16+ محتوا شامل مضامین عاشقانه و تصاویر شاعرانه است که درک آن نیاز به بلوغ فکری و شناخت ادبیات کلاسیک دارد. همچنین، برخی از مفاهیم مانند حسرت و شیفتگی ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر پیچیده باشد.

گلگون قبا، خونین کفن

از حسرت شمع رخت، افتاده در طرف چمن
یکجا صبا، یکجا خزان، یکجا گل و یکجا سمن

برقع ز عارض برفکن تا عالمی شیدا شود
فوجی ز رو، بعضی ز مو، خلقی ز لب، من از دهن

چون در تکلّم می‌شوی از حسرتت گم می‌کند
سوسن زبان، قمری فغان، بلبل نوا، طوطی سخن

اندر خرامشهای تو از طرف بستان می‌فتد
سرو از قد و آب از روش، رنگ از گل و حالت ز من

ببرید خیاط ازل دو جامه بر اندام ما
بهر تو گلگون قبا، وز بهر من خونین کفن

هر گه که بنشینی ز پا، برگرد سر می‌گرددت
شمع از زمین، ماه از زمان، عقل از سر و روح از بدن

از وصف آن خورشید رو، پرسد صبوحی گفتمش:
رخساره مه، زلفان سیه، چشمان غزال، ابرو ختن
وزن: مستفعلن مستفعلن مستفعلن مستفعلن (رجز مثمن سالم)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:گوهر
گوهر بعدی:بیدل حیران
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.