هوش مصنوعی: شاعر در این متن از دلِ خطرپذیر و عشق به بلا سخن می‌گوید و از سرگشتگی و گم‌شدگی عقل در هوای نفس یاد می‌کند. او از درد و غم می‌گوید که همچون یاری وفادار همراه اوست و از کینه و جفا که با جانش درآمیخته است. تلاش‌هایش بی‌ثمر مانده، زیرا دل و دیده‌اش اسیر هوای نفس شده‌اند. در پایان، شاعر به شک می‌افتد که آیا او هم انسان است، چراکه انسان‌ها یا بت‌پرست هستند یا خداپرست.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و اخلاقی است که درک آن‌ها نیاز به بلوغ فکری و تجربه‌ی زندگی دارد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و نمادهای پیچیده ممکن است برای خوانندگان جوان‌تر دشوار باشد.

غزل شمارهٔ ۳

دارم دلی مخاطره جوی بلا پرست
سرگشته رایِ گم شده عقلِ هوا پرست

با درد و غم به طبع، چو یاری وفا نمای
با جان خود به کینه، چو خصمی جفا پرست

سعی‌ام هبا شده است و طلب بیهده، از آنک
بیهوده جوی شد دل و دیده هوا پرست

ممکن که من نه آدمی‌ام، ز آنکه آدمی
یا بت پرست باشد و یا بس خدا پرست
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۴
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۲
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.