هوش مصنوعی: این شعر بیانگر حالات عاشقانه و سرگشتگی شاعر در عشق است. شاعر از دوری معشوق رنج می‌برد و احساس می‌کند که در این راه جان و تن خود را از دست داده است. او از بی‌پناهی و ناتوانی خود در یافتن راهی به سوی معشوق سخن می‌گوید و در نهایت به این درک می‌رسد که همه‌چیز به معشوق بازمی‌گردد.
رده سنی: 16+ محتوا شامل مفاهیم عمیق عاشقانه و فلسفی است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و نمادهای پیچیده نیاز به سطحی از بلوغ فکری دارد.

غزل شمارهٔ ۵

سرگشته وار بر تو گمان خطا برم
بی آنکه هیچ راه به چون و چرا برم

از جان و از تنم نتوانم به شرح گفت
کاندر رهت، ز هر دو، چه مایه بلا برم

من رخت بینوایی تن بر کجا نهم؟
من جان زینهاری خود را کجا برم؟

دانم که در دلی و جدا نیست دل ز تو
لیکن به دل چگونه، بگو، ره فرا برم

دل نیز گم شده است و ندانم کنون که من
بی دل به نزد تو نبرم راه، یا برم

گویند راه بردی از او، باز ده نشان
آری دهم نشانی از آن، لیک تا برم

در جستن‌ام همیشه که در جست وجوی تو
ره زی بقا اگر نبرم، زی فنا برم

من بی تو نیستم، من و خود را نیابم ایج
گر بر زمین بدارم، اگر بر هوا برم

مگذار نزد خویشم اگر هیچ زین سپس
من نام ما و من به صواب و خطا برم

ما از کجا و من ز کجا، ما و من تویی
بیهوده چند نام من و نام ما برم
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۰
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۴
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.