هوش مصنوعی: این متن شعری است که به ستایش پیامبر اسلام (ص) و معراج ایشان می‌پردازد. در این شعر، پیامبر به عنوان آفتاب هدایت توصیف شده که جهان را از تاریکی نجات داده است. همچنین، به معراج پیامبر، ملاقات با خداوند، و بازگشت به زمین اشاره شده است. در پایان، تأثیر حضور پیامبر بر دوستان و دشمنانش بیان شده است.
رده سنی: 16+ این متن دارای مفاهیم عمیق مذهبی و ادبی است که برای درک کامل آن، مخاطب نیاز به آشنایی با اصطلاحات دینی و ظرافت‌های شعری دارد. همچنین، برخی از مفاهیم مانند معراج و قاب قوسین ممکن است برای کودکان پیچیده باشد.

شمارهٔ ۲۷ - در مدح حضرت ختمی مرتبت

ای آفتاب گردون تاری شو و متاب
کز برج دین بتافت یکی روشن آفتاب

آن آفتاب روشن شد جلوه گر که هست
ایمن ز انکساف و مبرا ز احتجاب

بنمود جلوه‌ئی و ز دانش فروخت نور
بگشود چهره‌ای و ز بینش گشود باب

شمس رسل محمد مرسل که در ازل
از ماسوالله آمده ذات وی انتخاب

تابنده بُد ز روز ازل نور ذات او
با پرتو و تجلی بی‌پرده و نقاب

لیکن ‌جهان به چشم خود اندر حجاب داشت
امروز شد گرفته ز چشم جهان حجاب

تا دید بی‌حجاب رخی را که کردگار
بر او بخواند آیت والشمس در کتاب

روئی که آفتاب فلک پیش نور او
باشد چنانکه کتان در پیش ماهتاب

شاهی که چون فراشت لوای پیمبری
بگسسته شد ز خیمهٔ پیغمبران طناب

با مهر اوست جنت و با حب او نعیم
با قهر اوست دوزخ و با بغض او عذاب

با مهر او بود به گناه اندرون نوید
با قهر او بود به صواب اندرون عقاب

شیطان به صلب آدم گر نور او بدید
چندین چرا نمود ز یک سجده اجتناب

زان شد چنین ز قرب خداوندگار دور
کاندر ستوده گوهر او داشت ارتیاب

مقرون به قرب حضرت بیچون شد آنکه او
سلمان صفت نمود به وصل وی اقتراب

امروز جلوه‌ای به نخستین نمود و گشت
زبن جلوه چشم گیتی انگیخته ز خواب

یرلیغی‌ آمدش به دوم جلوه از خدای
کای‌دوست سوی‌دوست بهٔک‌ره‌عنان بتاب

پس برد مرکبیش خرامان‌تر از تذرو
جبریل‌، در شبیش سیه گون‌تر از غراب

بر بادپا برآمد و زی میزبان شتافت
جبریل همعنانش و میکال همرکاب

بنشست بر براق سبک‌پوی گرم‌سیر
وافلاک درنوشت الی منتهی الجناب

چندان برفت کش رهیان و ملازمان
گشتند بی‌توان و بماندند بی‌شتاب

وانگه به قاب قوسین اندر نهاد رخت
و آمد ز پاک یزدان او را بسی خطاب

چون یافت قرب وصل‌، دگرباره بازگشت
سوی زمین‌، ز نه فلک سیمگون قباب

اندر ذهاب‌، خوابگه خود نهادگرم
همخوابگاه خویش چنان یافت در ایاب

از فر پاک مقدمش امروز گشته‌اند
احباب در تنعم و اعدا در اضطراب

جشنی بود ز مقدم او در نه آسمان
جشنی دگر به درگه فرزند بوتراب
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: قصیده
تعداد ابیات: ۲۵
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۶ - غضب شاه
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۸ - تابستان
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.