هوش مصنوعی: شاعر در این متن از ابر و باد شکایت می‌کند و احساس ناامیدی و غم خود را بیان می‌دارد. او از اینکه ابر نمی‌بارد و باد آن را از سرزمین دور می‌کند، ناراحت است. همچنین، شاعر از باد به دلیل رفتار نامناسبش انتقاد می‌کند و در نهایت، لعنتی بر هر دو می‌فرستد.
رده سنی: 15+ این متن دارای مضامین عمیق عاطفی و انتقادی است که درک آن نیاز به بلوغ فکری و تجربه‌ی زندگی دارد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و صنایع ادبی ممکن است برای کودکان قابل فهم نباشد.

شمارهٔ ۶۴ - ابر و باد

بود مر ابر را اندر کمین باد
برد مر ابر را زین سرزمین باد

چو ابر آید نباریده به صحرا
وز بادی‌، که دیدست این‌چنین باد

نگرید ابر ازین پس زانکه هر روز
گشاید ابر را چین از جبین باد

چو ابر اندر هوا بشتافت‌، دانیم
که باشد در قفای او یقین باد

فلک پیوسته در یک آستینش
بود ابر و به دیگر آستین باد

نفورم من ز باده زآنکه باشد
به لفظش تا به حرف سومین باد

غمی گشتیم از این باد و از این ابر
دو صد لعنت بر این ابر و بر این باد
وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب: قصیده
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۶۳ - مجسمهٔ فردوسی
گوهر بعدی:شمارهٔ ۶۵ - محشر خر
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.