هوش مصنوعی: این متن شعری است که با استفاده از تصاویر و استعاره‌های زیبا، صحنه‌هایی از طبیعت، جنگ و اسطوره‌ها را توصیف می‌کند. شاعر از عناصری مانند شفق، شاه زنگ، حور سپیدچهر، دیو سیاه‌رنگ، خورشید، هلال عید، بادرنگ، نهنگ، جنگجو، صیاد و مرکب تندرو استفاده کرده تا تصاویر زنده و پویایی خلق کند. متن پر از جنبش و تحرک است و از ترکیب رنگ‌ها و صحنه‌های مختلف برای ایجاد فضایی حماسی و شاعرانه بهره می‌برد.
رده سنی: 16+ این متن به دلیل استفاده از استعاره‌های پیچیده، واژگان ادبی و مفاهیم عمیق، برای مخاطبان نوجوان و بزرگسال مناسب است. درک کامل آن نیاز به آشنایی با ادبیات کلاسیک فارسی و فرهنگ اسطوره‌ای دارد.

شمارهٔ ۱۴۷ - صفت هلال و اسب

چون غرهٔ افق ز شفق شد شقیق رنگ
بر شاه روم تاختن آورد شاه زنگ

شب‌ را ز روی‌، پرده برافتاد و رخ نهفت
حور سپیدچهر، ز دیو سیاه‌رنگ

خورشید رخ نهفت‌ و برآمد هلال عید
خمیده‌سر چو ابروی مه‌طلعتان شنگ

چون تازه بادرنگی سر زده ز شاخ
وز برگ گشته پنهان نیمی ز بادرنگ

گفتی یکی نهنگ نهان‌ شد در آب و ماند
بر آب نیمی از سر دندان آن نهنگ

یا همچو جنگجویی کز بیم جنگیان
افکنده‌ خنجر از کف و بگریخته ز جنگ

یا جسته رنگ از کف صیاد با شتاب
وندر میان دشت درافتاده شاخ رنگ

یا خادمی نهاده دویتی ز زر ناب
ییش وزیر شرق خداوند فروهنگ

بخ‌بخ به مرکبی که بدیدم به درگهت
پوینده‌ای بدیع و کرازنده‌ای کرنگ

در دشت همچنان که به‌دشت اندرون گوزن
درآب آن‌چنان که به آب اندرون نهنگ

اندام او به نرمی چون دیبهٔ طراز
اعصاب ‌او به‌ سختی‌ چون‌ شاخه زرنگ

پیش از خدنگ‌، بر سر آماج‌گه رسد
بر پشتش ار کشی سوی آماج‌گه خدنگ
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: قصیده
تعداد ابیات: ۱۲
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۴۶ - رزم‌نامه
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۴۸ - بلای گل
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.