هوش مصنوعی: این شعر از حافظ، پندهای پیر می‌فروش را نقل می‌کند که به طفلی گوشزد می‌کند نصایح پیران را بشنود. در ادامه، مفاهیمی مانند لذت‌گرایی، رندی، انتقاد از زهد ریاکارانه، و اهمیت عشق و مستی معنوی بیان می‌شود. شاعر از وضعیت خود به عنوان یک رند می‌نالد و از طبیب مهربان می‌خواهد حالش را نپرسد، چرا که همواره مست است. در پایان، بهار را به بخشش گناهان دعوت می‌کند.
رده سنی: 16+ محتوا شامل مفاهیم عرفانی و انتقادی است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر پیچیده باشد. همچنین، اشاره‌های غیرمستقیم به مصرف شراب (به عنوان نماد مستی عرفانی) وجود دارد که نیاز به درک مناسب از تمثیل‌های ادبی دارد.

شمارهٔ ۷۱

درگوش دارم این سخن از پیر می‌فروش
کای طفل بر نصیحت پیران بدار گوش

خواهی که خنده سازکنی چون غرابه خند
خواهی که باده نوش کنی چون پیاله نوش

کآن یک‌هزار خنده نموده است و دیده تر
وین یک‌هزار جرعه کشیدست و لب خموش

پوشیده می بنوش که سهل است این خطا
با رحمت خدای خطابخش جرم‌پوش

بر دوش اگر سبوی می آری به خانقاه
بهتر که بار منت دونان کشی به دوش

زاهدکه دین فروشد و دنیا طلب کند
او را کجا رسد که کند عیب می‌فروش

روزی دوکاستین مرادت بود به‌دست
در باب قدر صحبت رندان ژنده‌پوش

یاری و باده‌ای وکتابی وگوشه‌ای
گر دست داد پای به دامان کش و مکوش

گر دین و عقل نیست مرا زاهدا مخند
ور تاب وهوش نیست مرا ناصحا مجوش

کانجا که عشق خیمه زند نیست عقل و دین
وآنجاکه یار جلوه کند نیست تاب و هوش

ای مهربان طبیب چه پرسی ز حال من‌؟‌!
چون است حال رند قدح گیر جرعه‌نوش

پارینه مست بودم و دوشینه نیز مست
وامسال‌ همچو پارم و امروز همچو دوش

خیز ای بهار عذرگناهان رفته خواه
زان پیشترکه مژدهٔ رحمت دهد سروش
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۳
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۷۰
گوهر بعدی:شمارهٔ ۷۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.