هوش مصنوعی:
شاعر در این ابیات از بیدار شدن یار خود و تأثیر عمیق این بیداری بر جهان اطراف سخن میگوید. با بیدار شدن یار، فتنهای برپا میشود، بتها از خواب برمیخیزند و طبیعت نیز تحت تأثیر این بیداری قرار میگیرد. شاعر با توصیف زیباییهای یار، مانند زلف سیاه و چشمانش، احساسات عمیق خود را بیان میکند.
رده سنی:
16+
این شعر دارای مفاهیم عاشقانه و احساسی عمیق است که ممکن است برای مخاطبان جوانتر قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از استعارهها و تشبیههای پیچیده نیاز به سطحی از بلوغ فکری و ادبی دارد.
شمارهٔ ۱۶ - فتنه بیدار شد
یارم از خوابگاه من برخاست
فتنه بیدار شد که زن برخاست
بت من سر ز خوابگه برکرد
وز چمن شاخ یاسمن برخاست
پیش زلف سیاهش آهوی چین
از سر نافهٔ ختن برخاست
وان که بسپرد دل بدان سر زلف
از سر جان بستن برخاست
فتنه بیدار شد که زن برخاست
بت من سر ز خوابگه برکرد
وز چمن شاخ یاسمن برخاست
پیش زلف سیاهش آهوی چین
از سر نافهٔ ختن برخاست
وان که بسپرد دل بدان سر زلف
از سر جان بستن برخاست
وزن: مفعول مفاعلن مفاعیلن (هزج مسدس اخرب مقبوض)
قالب: قطعه
تعداد ابیات: ۴
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۵ - براثر توقیف روزنامه نوبهار
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۷ - صفای هر چمن
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.