هوش مصنوعی: متن بالا توصیفی شاعرانه از یک روز ابری و برفی است که با تصاویر و تشبیهات زیبا، حالتی از آشفتگی و زیبایی طبیعت را به تصویر می‌کشد. ابر مانند دریای مواج توصیف شده و برف‌ها مانند صفحات عاج بر زمین ریخته‌اند. همچنین، اشاره‌ای به حلاج و پنبه شده که به برف تشبیه شده است. در پایان، تصویری از یک سید با مندیل سفید بر سرکاج‌ها نشسته، کامل می‌شود.
رده سنی: 15+ این متن به دلیل استفاده از تشبیهات و استعاره‌های پیچیده و همچنین اشاره به مفاهیم عرفانی مانند حلاج، برای مخاطبان کم‌سن‌وسال ممکن است قابل‌درک نباشد. همچنین، درک زیبایی‌شناسی و ادبی آن نیاز به سطحی از بلوغ فکری و آشنایی با ادبیات کلاسیک دارد.

شمارهٔ ۳۹ - برف

ابری به خروش آمد چون قلزم مواج
بر روی زمین بیخت هزاران ورق عاج

گویا فلک امروز بریزد به سر خلق
پس ماندهٔ آن شیر برنج شب معراج

حلاج شدست ابر و زند برف چو پنبه
لرزان من ازین حادثه چون خایهٔ حلاج

گویی که یکی سید، مندیل عوض کرد
زان برف فراوان که نشسته به سرکاج
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: قطعه
تعداد ابیات: ۴
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۳۸ - خطاب به شاه
گوهر بعدی:شمارهٔ ۴۰ - آشوب بغداد
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.