۲۷۲ بار خوانده شده

شمارهٔ ۴۹ - طلب آمرزش

عمری به باد رفت و به جا ماند این کتاب
باشدکشی بخواند وآمرزش آورد

ای مهربان رفیق که خواندی کتاب من
شاید به چشم ذوق تو صد عیب برخورد

گر عیبی اندر آن نگری عیب‌پوش باش
زبرا تو زود بگذری‌، این نیز بگذرد

با این همه معانی و این سبک و انسجام
چشم حسودکورکه جز عیب ننگرد

با مردگان خویش مروت کنید از آنک
او نیست تا جواب شما را بیاورد
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۴۸
گوهر بعدی:شمارهٔ ۵۰ - قطعه
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.