هوش مصنوعی: شاعر دختری غیرعرب را در بصره می‌بیند که با زیبایی خود شهر را روشن کرده است. او در حضور شیخ شهر قرآن می‌خواند، اما شیخ به جای آموزش صحیح، به او درس گمراهی می‌دهد. دختر با دهان کوچک و زیبایش نمی‌تواند حرف «ضاد» را به درستی تلفظ کند و شیخ را با «دلال مبین» پاسخ می‌دهد. شاعر به شیخ توصیه می‌کند که از گمراه کردن دختر دست بردارد، زیرا او از عقیده خود منصرف نخواهد شد. در نهایت، شاعر پیشنهاد می‌کند که هر دو به راه خود ادامه دهند: دختر به زیبایی و شیخ به گمراهی.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم انتقادی و پیچیده‌ای است که ممکن است برای کودکان و نوجوانان کم‌سن‌وسال قابل درک نباشد. همچنین، اشاره به موضوعاتی مانند گمراهی و دلالت ممکن است نیاز به بلوغ فکری برای درک کامل داشته باشد.

شمارهٔ ۱۱۵ - ضلال مبین

دیدم به بصره دخترکی اعجمی نسب
روشن نموده شهر به نور جمال خویش

می‌خواند درس قرآن در پیش شیخ شهر
وز شیخ دل ربوده به غنج و دلال خویش

می‌داد شیخ‌، درس ضلال مبین بدو
و آهنگ ضاد رفته به اوج کمال خویش

دختر نداشت طاقت گفتار حرف ضاد
با آن دهان کوچک غنچه مثال خویش

می‌داد شیخ را به «‌دلال مبین‌» جواب
وان شیخ می‌نمود مکرر مقال خویش

گفتم به شیخ راه ضلال این‌قدر مپوی
کاین شوخ منصرف نشود از خیال خویش

بهتر همان بودکه بمانید هر دوان
او در دلال خویش و تو اندر ضلال خویش
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: قطعه
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۱۴ - دختر فقیر
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۱۶ - میرزا طاهر تنکابنی
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.