هوش مصنوعی:
این متن شعری در مدح و ستایش شخصی به نام ابوسعید است که با اوصاف بلند و فضایل اخلاقی و معنوی توصیف شده است. شاعر از مقام والای او در ولایت امام علی(ع) و ارتباطش با ائمه اطهار سخن میگوید و همچنین به دشمنان او هشدار میدهد. در پایان، شاعر از امام زمان(عج) به عنوان ولی و قیم خود یاد میکند و امیدوار است که نظری از سوی امام به او شود.
رده سنی:
16+
متن دارای مفاهیم عمیق مذهبی و ادبی است که ممکن است برای کودکان و نوجوانان کمسنوسال قابل درک نباشد. همچنین، برخی از اصطلاحات و اشارات تاریخی و دینی نیاز به دانش پیشزمینه دارد.
شمارهٔ ۱۷۷ - در سپاسگزاری
ابوسعید که اوراست اختر مسعود
به اوج عزت چون شمس تابناک و جلی
حسین اسم و حسن رسم آن که طینت او
خود از ازل بسرشته است با ولای علی
به جان اوست مرکب سعادت ابدی
به ذات اوست مخمر شرافت ازلی
خدایگانا ای آن که در جمال وکمال
به عصر خویش کنون بیشبیه و بیبدلی
فروغ دیدهٔ ملکی و دودهٔ شرفی
چراغ دیدهٔ مجدی و دیدهٔ دولی
شنیدهام یکی از شاعران ستوده تو را
که کارها همه را می کنی تو زبر جلی
هماره کممحلی بایدت بدین اشخاص
که نیست چارهٔ ایشان بغیر کم محلی
خدایگانا از من بگو به آن شاعر
که گفته بود: مر او را نه قیمی نه ولی
مرا ولی است ولی خدا و حجت عصر
مراست قیم و قیوم، رب لمیزلی
ز بعد لطف خدا و ائمهٔ اطهار
مرا تو قبلهٔ امید و کعبهٔ املی
بلی اگر نظری باید از امام مرا
به تو کنند حوالت که خالی از خللی
بهحق خالق یکتا هرآن که خصم تو شد
دو تا شود قدش از ضرب ذوالفقار علی
به اوج عزت چون شمس تابناک و جلی
حسین اسم و حسن رسم آن که طینت او
خود از ازل بسرشته است با ولای علی
به جان اوست مرکب سعادت ابدی
به ذات اوست مخمر شرافت ازلی
خدایگانا ای آن که در جمال وکمال
به عصر خویش کنون بیشبیه و بیبدلی
فروغ دیدهٔ ملکی و دودهٔ شرفی
چراغ دیدهٔ مجدی و دیدهٔ دولی
شنیدهام یکی از شاعران ستوده تو را
که کارها همه را می کنی تو زبر جلی
هماره کممحلی بایدت بدین اشخاص
که نیست چارهٔ ایشان بغیر کم محلی
خدایگانا از من بگو به آن شاعر
که گفته بود: مر او را نه قیمی نه ولی
مرا ولی است ولی خدا و حجت عصر
مراست قیم و قیوم، رب لمیزلی
ز بعد لطف خدا و ائمهٔ اطهار
مرا تو قبلهٔ امید و کعبهٔ املی
بلی اگر نظری باید از امام مرا
به تو کنند حوالت که خالی از خللی
بهحق خالق یکتا هرآن که خصم تو شد
دو تا شود قدش از ضرب ذوالفقار علی
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: قطعه
تعداد ابیات: ۱۲
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۷۶
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۷۸ - در تقاضای دو اسب به عاریه
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.