۲۶۷ بار خوانده شده
ابرخیس از تفاخر با همر گفت
که نتوانی چو من در شعر دُر سفت
من اندر ساعتی صد شعر سازم
به سالی چند دفتر میطرازم
تو در یک سال گویی یک قصیده
چو توکاهلبهشعر اندرکه دیده؟
همر گفتش مگر نشنیدهای پیر!
حدیث ماده شیر و ماده خنزیر
در انطاکیه خوک مادهای بود
زبان بر عیب شیری ماده بگشود
گرفت این گونه عیب از شیر ماده
که چون تو دیر در عالم که زاده؟
کشی بارگران حمل یکچند
پس از سالی نهی یک یا دو فرزند
دو ره در سال من زهدان گشایم
دو نوبت چارده نوباوه زایم
جوابش دادکای خوک شکمخوار
فزون زادن ندارد فخر بسیار
به گیتی چند تن مفلوک زایی
فزون زایی ولیکن خوک زایی
نباشد عیب من گر دیر زایم
چه غم گر دیر زایم شیر زایم
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
که نتوانی چو من در شعر دُر سفت
من اندر ساعتی صد شعر سازم
به سالی چند دفتر میطرازم
تو در یک سال گویی یک قصیده
چو توکاهلبهشعر اندرکه دیده؟
همر گفتش مگر نشنیدهای پیر!
حدیث ماده شیر و ماده خنزیر
در انطاکیه خوک مادهای بود
زبان بر عیب شیری ماده بگشود
گرفت این گونه عیب از شیر ماده
که چون تو دیر در عالم که زاده؟
کشی بارگران حمل یکچند
پس از سالی نهی یک یا دو فرزند
دو ره در سال من زهدان گشایم
دو نوبت چارده نوباوه زایم
جوابش دادکای خوک شکمخوار
فزون زادن ندارد فخر بسیار
به گیتی چند تن مفلوک زایی
فزون زایی ولیکن خوک زایی
نباشد عیب من گر دیر زایم
چه غم گر دیر زایم شیر زایم
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۸ - از تهران تا قمصر
گوهر بعدی:شمارهٔ ۳۰ - سی لحن موسیقی
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.