هوش مصنوعی: این شعر به توصیف زیبایی‌های بهار و شکوفه‌ها می‌پردازد و آن را به عروسی تشبیه می‌کند که طبیعت در آن نقش‌های مختلفی مانند پدر، مادر و داماد را ایفا می‌کنند. شاعر از زیبایی‌های طبیعت، شکوفه‌ها و آواز پرندگان سخن می‌گوید و در نهایت به فانی بودن عمر و اهمیت به جا گذاشتن یادگار نیک اشاره می‌کند.
رده سنی: 12+ این شعر دارای مفاهیم زیبایی‌شناسی و فلسفی است که برای نوجوانان و بزرگسالان قابل درک و لذت‌بخش است. همچنین، زبان آن نسبتاً ساده و تصاویر شاعرانه آن جذاب است.

شمارهٔ ۵۱ - عروسی شکوفه

به شاخ شکوفه بتابید شید
شکفتند آن غنچه‌های سپید

ز الوان سبز و سپید و گلی
ببستند شاخ درختان حلی

درخت‌است چون نو‌ عروسی‌ملوس
بهار است داماد آن نوعروس

چو پرمهر مام‌، آفتاب از فلک
کند دختر نازنین را بزک

به گوشش کند گوشواری قشنگ
ز الماس و ازگوهر رنگ‌رنگ

به ساعدکند دست اورنجنش
گلوبندی آویزد از گردنش

زگوهر فروزان کند مشت او
وز انگشتری چار انگشت او

درآوبزد از گرد رخسار اوی
ز پاکیزه لؤلؤ یکی عقد روی

نهد از بر فرق زیبا نگار
یکی خوب تاج از در شاهوار

کمر چادری سبز و گوهرنشان
بپیچد بر او زاطلس گل‌فشان

چمن بزمگاه و طبیعت پدر
دهد دست دختر به‌دست پسر

ز بس نقره‌اش برفشاند به‌فرق
بساط چمن گردد از نقره‌غرق

بهار و شکوفه عروسی کنند
در آن‌جشن مرغان سرود افکنند

قناری سخن گرم گوید همی
ز داغ شکوفه بموید همی

به‌هر پرکز اشکوفه ریزد به خاک
قناری کند ناله‌ای دردناک

هوای شکوفه نشاط من است
بساط شکوفه بساط من است

نشاط شکوفه به روزی ده است
بلی عمر پاکیزگان کوته است

ولیکن در این مختصر روزگار
گذارند از خود بسی یادگار

شکوفه بدان روزکوته که داشت
برفت‌و بسی‌زاد و رودی گذاشت

بدان روزکم لعبتی چند زاد
فری آن که شایسته فرزند زاد

فری آن که تازبست پدرام زیست
چو بدرودگفت‌از پیش‌نام زیست

دریغ آیدم زندگانی به ناز
که بی‌نام نیکو بپاید دراز
وزن: فعولن فعولن فعولن فعل (متقارب مثمن محذوف یا وزن شاهنامه)
قالب: مثنوی
تعداد ابیات: ۲۲
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۵۰ - گل پیشرس
گوهر بعدی:شمارهٔ ۵۲ - یاران سه گانه‌:‌
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.