هوش مصنوعی: این متن یک مرثیه یا نوحه‌ای است که برای شخصی به نام «بلدی» سروده شده است. در این شعر، شاعر از مرگ نابهنگام و غم‌انگیز بلدی، ویژگی‌های اخلاقی و ظاهری او، و بی‌عدالتی‌هایی که منجر به مرگ او شده است، سخن می‌گوید. همچنین، شاعر از بی‌کفایتی و بی‌تفاوتی اطرافیان و مسئولان در قبال این اتفاق ابراز ناراحتی می‌کند.
رده سنی: 16+ متن حاوی مضامین غم‌انگیز، انتقادهای اجتماعی و اشاره به بی‌عدالتی است که ممکن است برای کودکان و نوجوانان زیر 16 سال سنگین یا نامفهوم باشد. همچنین، برخی از واژه‌ها و مفاهیم نیاز به درک بالاتری از مسائل اجتماعی و عاطفی دارند.

بلدی

چار ماه است که مهمل شده کار بلدی
آخر این قوم ندادند قرار بلدی

گشته از غصه و غم زرد عذار بلدی
خفته در خاک عدم جسم نزار بلدی
نرود فاتحه خوانی به مزار بلدی
آه و صد آه براین حالت زار بلدی

نه به مشهد بلدی ماند و نه در ری بلدی
ما ندانیم که آباد شود کی بلدی

گشته از بی کفنی لاشهٔ لاشی بلدی
بلدی ای بلدی ای بلدی ای بلدی
عالمی گشته کنون نوحه شعار بلدی
آه و صد آه براین حالت زار بلدی

بلدی طفلک خوشخوی و خوش اندامی بود
بچهٔ خوش سخن و شوخ دلارامی بود

منفصل شد ز جهالت چه بد ایامی بود
بلدی کاش اقل همسر مادامی بود
تاکه بودند جهان یکسره یار بلدی
آه و صد آه براین حالت زار بلدی

بلدی کاش بدی پهلوی قونسول‌خانه
تا ز یاران موافق نشدی بیگانه

حضراتش ننمودند تهی پیمانه
نشدی از غرض چند نفر ویرانه
تهی از خویش نکردند کنار بلدی
آه و صد آه براین حالت زار بلدی

یا اقلا بلدی حوزه لاتاری بود
واندر آنجا صنم شوخ وفاداری بود

یا در آن دخلکی و گرمی بازاری بود
یا در آنجا دو نخود لاسکی وتاری بود
تا پریشان نشدی طرهٔ تار بلدی
آه و صد آه براین حالت زار بلدی

بلدی را بشکستند کمر ، وای هوار
دگر از او نگرفتند خبر، وای هوار

خون مسکین بلدی گشت هدر وای هوار
آه تاکی بخورم خون جگر وای هوار
که جگرخون شود از قلب فکار بلدی
آه و صد آه براین حالت زار بلدی

آن جنابی که معین بود و ظهیرمن وتو
بلدی جان زچه شد خصم شریرمن وتو

گوش او از چه نشدکر، ز نفیر من وتو
بو که نفرین کندش مادر پیر من و تو
تا بداندکه چه کرده است به کار بلدی
آه و صد آه براین حالت زار بلدی

هر شب و روز به بدخواه تو نفرین گویم
گاه از آن گفنم بی‌پرده گه از این گویم

هرچه گوبم ز وطن‌خواهی و آئین گویم
بلدی جان تو دعاکن که من آمین گویم
نیست باد آنکه بهم ریخت مدار بلدی
آه و صد آه براین حالت زار بلدی

بلدی گشته عرق‌ریز و خجل ای وکلا
خلق را از غم او خون شده دل ای وکلا

چند باشید چنین مهمل و ول ای وکلا
پای‌ها تا به کمر مانده به گل ای وکلا
همتی زانکه به گل مانده حمار بلدی
آه و صد آه بر این حالت زار بلدی
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: مسمط
تعداد ابیات: ۲۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:حسین (‌ع‌)
گوهر بعدی:وطن در خطر است
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.