هوش مصنوعی: این شعر تصاویری از طبیعت و شهر را با حالات درونی شاعر پیوند می‌زند. تاریکی دره، بوسهٔ ماه بر باغ، تسخیر شهر توسط مینارهای سنگ و خیابان‌ها، همگی با احساسات شاعر مانند تنهایی، زخم‌های روحی و امید به بهار در ارتباط هستند. شاعر از عناصر طبیعی مانند باد و بید برای بیان احساسات خود استفاده می‌کند.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق احساسی و نمادین است که ممکن است برای خوانندگان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، برخی تصاویر مانند 'زخم‌ها' و 'قلعهٔ آتش‌گرفته' ممکن است برای سنین پایین سنگین یا نامفهوم باشد.

وقتی که

وقتی که درّه را
تاریکی و سکوت در آغوش می‌کشد
وقتی که باغ
بوسهٔ دلگیرِ‌ماه را
بر چارچوبِ خستهٔ اندام‌هایِ خویش
تحمیل می‌کند
وقتی که شهر را
مینارهایِ سنگ و خیابان‌هایِ‌سنگ
تسخیر می‌کنند،
در من
دیوارهایِ قلعهٔ آتش‌گرفته‌ای
قد راست می‌کند.
وقتی سکوت در گلویِ‌تنگ
بیداد می‌کند
در من خرابه‌ای
از سنگ و چوبِ دهکدهٔ دور و تنگدست
آواز می‌دهد
تنهایی و گشادگیِ زخم‌هاش را.
وقتی که باد
کاکلِ دوشیزه‌بید را
بر رویِ شانه‌هایِ‌تَرَش ناز می‌دهد،
در من جوانیی
از کوتلی تمام زمستان،‌تمام برف
سویِ بهار و باغچه آغاز می‌شود
دستانِ باد
از کاکلِ خیالیِ‌دوشیزه کم مباد.
۱عقرب ۱۳۶۴لوگر
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:نه گفتن
گوهر بعدی:دیوانه
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.