هوش مصنوعی:
شاعر در این شعر از عشق نافرجام و رنجهای ناشی از آن میگوید. او بیان میکند که عمری را به دنبال معشوق گذرانده، اما در نهایت به خاکستر نشسته است. معشوق دفتر دل او را ربوده، اما حتی یک سطر از آن را نخوانده. شاعر میپذیرد که دلش در نهایت برای معشوق سوخته است و معشوق پس از مرگ او نیز تنها اشکی ریخته است. شاعر گلایه میکند که معشوق حتی نگفته بعد از او به چه امیدی زندگی خواهد کرد.
رده سنی:
16+
متن دارای مضامین عاطفی عمیق و غمگین است که درک آن برای مخاطبان زیر 16 سال ممکن است دشوار باشد. همچنین، مفاهیمی مانند عشق نافرجام و رنج عاطفی برای سنین پایین مناسب نیست.
بعد از من
مرا عمری به دنبالت کشاندی
سرانجامم به خاکستر نشاندی
ربودی دفتر دل را و افسوس
که سطری هم از این دفتر نخواندی
گرفتم؛ عاقبت دل بر مَنَت سوخت
پس از مرگم سرشکی هم فشاندی
گذشت از من ولی آخر نگفتی
که بعد از من به امید که ماندی
سرانجامم به خاکستر نشاندی
ربودی دفتر دل را و افسوس
که سطری هم از این دفتر نخواندی
گرفتم؛ عاقبت دل بر مَنَت سوخت
پس از مرگم سرشکی هم فشاندی
گذشت از من ولی آخر نگفتی
که بعد از من به امید که ماندی
۳۴۱۴
حمایت مالی از گوهرین
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:سرگذشت گل غم
گوهر بعدی:آتش پنهان
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.