هوش مصنوعی:
این متن شعری عرفانی و عاشقانه است که از درد و رنج به عنوان عنصری ضروری برای رشد روحی و عرفانی یاد میکند. شاعر از دل میخواهد که به ناله و اشک ادامه دهد، زیرا این دردها منجر به شادی و زندگی حقیقی میشوند. همچنین، متن تأکید میکند که دل بیدرد مانند گوری سرد است و ارزشی ندارد.
رده سنی:
16+
محتوا دارای مفاهیم عمیق عرفانی و احساسی است که ممکن است برای مخاطبان جوانتر قابل درک نباشد. همچنین، برخی از مضامین مانند مرگ و رنج نیاز به بلوغ فکری برای درک صحیح دارند.
سکوت
دلا شبها نمی نالی به زاری؛ سر راحت به بالین می گذاری
تو صاحب درد بودی ناله سر کن، خبر از درد بیدردی نداری
بنال ای دل که رنجت شادمانی است
بمیر ای دل که مرگت زندگانی است
میاد آندم که چنگ نغمه سازت، ز دردی بر نیانگیزد نوایی
میاد آندم که عود تار و پودت؛ نسوزد در هوای آشنایی
دلی خواهم که از او درد خیزد
بسوزد عشق ورزد اشک ریزد
به فریادی سکوت جانگزا را، بهم زن در دل شب های و هو کن
و گر یاری فریادت نمانده است؛ چو مینا گریه پنهان در گلو کن
صفای خاطر دلها ز درد است
دل بیدرد همچون گور سرد است
تو صاحب درد بودی ناله سر کن، خبر از درد بیدردی نداری
بنال ای دل که رنجت شادمانی است
بمیر ای دل که مرگت زندگانی است
میاد آندم که چنگ نغمه سازت، ز دردی بر نیانگیزد نوایی
میاد آندم که عود تار و پودت؛ نسوزد در هوای آشنایی
دلی خواهم که از او درد خیزد
بسوزد عشق ورزد اشک ریزد
به فریادی سکوت جانگزا را، بهم زن در دل شب های و هو کن
و گر یاری فریادت نمانده است؛ چو مینا گریه پنهان در گلو کن
صفای خاطر دلها ز درد است
دل بیدرد همچون گور سرد است
۲۷۱۲
حمایت مالی از گوهرین
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:آفتاب پرست
گوهر بعدی:گناه دریا
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.