هوش مصنوعی:
شاعر در این متن با خطاب قرار دادن دخترش به نام 'بهارم'، از آمدن بهار و زیباییهای آن سخن میگوید. او از دخترش میخواهد که از خواب بیدار شود، بخندد و با بهار همراه شود. شاعر زیبایی طبیعت در بهار را توصیف میکند و معتقد است که زیبایی دخترش از همهی این زیباییها بیشتر است. او همچنین به آیندهی روشن و امیدبخش دخترش اشاره میکند.
رده سنی:
10+
این متن با زبان ساده و تصاویر شاعرانه، مناسب برای نوجوانان است. مفاهیم امید، زیبایی طبیعت و رابطهی عاطفی بین والدین و فرزند، موضوعاتی هستند که برای این گروه سنی جذاب و قابل درک هستند.
آسمان کبود
بهارم، دخترم، ازخواب برخیز؛ شکرخندی بزن، شوری برانگیز
گل اقبال من،ای غنچة ناز؛ بهار آمد تو هم با او بیامیز.
بهارم، دخترم، آغوش وا کن که از هرگوشه گل، آغوش وا کرد
زمستان ملالانگیز بگذشت، بهاران خنده بر لب، آشنا کرد
بهارم، دخترم، صحرا هیاهوست، چمن زیر پر و بال پرستوست.
کبود آسمان هم رنگ دریاست، کبود چشم تو زیباتر از اوست.
بهارم، دخترم، نوروز آمد، تبسم بر رخ مردم کند گل
تماشا کن تبسم های او را؛ تبسم کن که خود را گم کند گل
بهارم، دخترم، دست طبیعت، اگر از ابرها گوهر ببارد؛
و گر از هر گلش جوشد بهاری؛ بهاری از تو زیباتر نیارد.
بهارم، دخترم، چون خندة صبح، امیدی میدمد درخندة تو.
به چشم خویشتن می بینم از دور؛ بهار دلکش آیندة تو.
گل اقبال من،ای غنچة ناز؛ بهار آمد تو هم با او بیامیز.
بهارم، دخترم، آغوش وا کن که از هرگوشه گل، آغوش وا کرد
زمستان ملالانگیز بگذشت، بهاران خنده بر لب، آشنا کرد
بهارم، دخترم، صحرا هیاهوست، چمن زیر پر و بال پرستوست.
کبود آسمان هم رنگ دریاست، کبود چشم تو زیباتر از اوست.
بهارم، دخترم، نوروز آمد، تبسم بر رخ مردم کند گل
تماشا کن تبسم های او را؛ تبسم کن که خود را گم کند گل
بهارم، دخترم، دست طبیعت، اگر از ابرها گوهر ببارد؛
و گر از هر گلش جوشد بهاری؛ بهاری از تو زیباتر نیارد.
بهارم، دخترم، چون خندة صبح، امیدی میدمد درخندة تو.
به چشم خویشتن می بینم از دور؛ بهار دلکش آیندة تو.
۱۴۰۷
حمایت مالی از گوهرین
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:اسیر
گوهر بعدی:ای امید نا امیدی های من
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.