هوش مصنوعی:
این شعر به وضعیت دردناک فردی فقیر و محروم میپردازد که در جامعهای سرد و بیتفاوت، تنها با مرگ به آرامش میرسد. شاعر از بیعدالتی اجتماعی و تأثیر پول و ظاهر بر نگاه دیگران انتقاد میکند و خشم نهفته در نگاه فرد محروم را توصیف مینماید.
رده سنی:
16+
محتوا شامل مضامین عمیق اجتماعی مانند فقر، بیعدالتی و مرگ است که ممکن است برای مخاطبان زیر 16 سال سنگین یا نامفهوم باشد. همچنین، انتقاد تند از جامعه نیاز به درک نسبی از مسائل اجتماعی دارد.
فقیر
ای بینوا، که فقر تو تنها گناه توست!
در گوشه ای بمیر! که این راه، راه توست
این گونه گداخته، جز داغ ننگ نیست
وین رخت پاره، دشمن حال تباه توست
در کوچه های یخ زده، بیمار و در به در
جان میدهی و مرگ تو تنها پناه توست
باور مکن که در دلشان میکند اثر
این قصه های تلخ که در اشک و آه توست
اینجا لباس فاخر و پول کلان بیار
تا بنگری که چشم همه عذرخواه توست
در حیرتم که از چه نگیرد درین بنا
این شعلههای خشم که در هر نگاه توست!
در گوشه ای بمیر! که این راه، راه توست
این گونه گداخته، جز داغ ننگ نیست
وین رخت پاره، دشمن حال تباه توست
در کوچه های یخ زده، بیمار و در به در
جان میدهی و مرگ تو تنها پناه توست
باور مکن که در دلشان میکند اثر
این قصه های تلخ که در اشک و آه توست
اینجا لباس فاخر و پول کلان بیار
تا بنگری که چشم همه عذرخواه توست
در حیرتم که از چه نگیرد درین بنا
این شعلههای خشم که در هر نگاه توست!
۱۷۱۹
حمایت مالی از گوهرین
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:دشت
گوهر بعدی:شکوفه ای بر شراب
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.