هوش مصنوعی:
شاعر از دوست خود میخواهد پنجرهها را باز کند تا نسیم بهاری و جشن تولد اقاقیها را احساس کند. او زیباییهای بهار، بازگشت پرندگان و طراوت طبیعت را توصیف میکند. سپس از روزهای سخت گذشته یاد میکند که خشکسالی و سرمای شدید چگونه بر زمین و گیاهان تأثیر گذاشت. در پایان، شاعر از معجزه باران و بخشندگی طبیعت میگوید و از دوستش میخواهد که به بهار و زندگی دوباره ایمان بیاورد و دلگشا باشد.
رده سنی:
12+
متن دارای مضامین شاعرانه و نمادین است که ممکن است برای کودکان کمسنوسال قابل درک نباشد. همچنین، اشاره به رنجهای گذشته (مانند خشکسالی و سرمای شدید) نیاز به سطحی از بلوغ فکری برای درک بهتر مفهوم امید و تجدید حیات دارد.
بهار را باور کن
باز کن پنجرهها را، که نسیم
روز میلاد اقاقی ها را
جشن میگیرد
و بهار
روی هر شاخه، کنار هر برگ
شمع روشن کرده ست.
*
همه چلچله هابرگشتند
و طراوت را فریاد زدند
کوچه یکپارچه آواز شده ست
و درخت گیلاس
هدیهٔ جشن اقاقیها را
گل به دامن کرده ست
*
باز کن پنجرهها را ای دوست
هیچ یادت هست
که زمین را عطشی وحشی سوخت؟
برگ ها پژمردند؟
تشنگی با جگر خاک چه کرد؟
*
هیچ یادت هست؟
توی تاریکی شبهای بلند
سیلی سرما با تاک چه کرد؟
با سر و سینهء گلهای سپید
نیمه شب باد غضبناک چه کرد؟
هیچ یادت هست؟
*
حالیا معجزه ء باران را باور کن
و سخاوت را در چشم چمن زار ببین
و محبت را در روح نسیم
که در این کوچهء تنگ
با همین دست تهی
روز میلاد اقاقی ها را
جشن میگیرد!
*
خاک جان یافته است
تو چرا سنگ شدی؟
تو چرا اینهمه دلتنگ شدی؟
باز کن پنجرهها را
و بهاران را
باور کن
روز میلاد اقاقی ها را
جشن میگیرد
و بهار
روی هر شاخه، کنار هر برگ
شمع روشن کرده ست.
*
همه چلچله هابرگشتند
و طراوت را فریاد زدند
کوچه یکپارچه آواز شده ست
و درخت گیلاس
هدیهٔ جشن اقاقیها را
گل به دامن کرده ست
*
باز کن پنجرهها را ای دوست
هیچ یادت هست
که زمین را عطشی وحشی سوخت؟
برگ ها پژمردند؟
تشنگی با جگر خاک چه کرد؟
*
هیچ یادت هست؟
توی تاریکی شبهای بلند
سیلی سرما با تاک چه کرد؟
با سر و سینهء گلهای سپید
نیمه شب باد غضبناک چه کرد؟
هیچ یادت هست؟
*
حالیا معجزه ء باران را باور کن
و سخاوت را در چشم چمن زار ببین
و محبت را در روح نسیم
که در این کوچهء تنگ
با همین دست تهی
روز میلاد اقاقی ها را
جشن میگیرد!
*
خاک جان یافته است
تو چرا سنگ شدی؟
تو چرا اینهمه دلتنگ شدی؟
باز کن پنجرهها را
و بهاران را
باور کن
۶۳۹۴
حمایت مالی از گوهرین
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:چراغی در افق
گوهر بعدی:دیگر زمین تهی نیست
نظرها و حاشیه ها
مریم
۱۴۰۱/۱۱/۱۱ ۰۱:۵۱
چقدر خوبه این سایت...
Zari. Amedi
۱۴۰۴/۷/۱۹ ۰۲:۱۱
بسیار ایده جالبیست با انتخاب شعری جالب!
توانا باشید گرامی