۳۰۲۷ بار خوانده شده

با عشق

به خارزار جهان، گل به دامنم، با عشق.
صفای روی تو، تقدیم می کنم، با عشق

درین سیاهی و سردی بسانِ آتشگاه،
همیشه گرمم همواره روشنم با عشق.

همین نه جان به ره دوست می فشانم شاد،
به جانِ دوست، که غمخوار دشمنم، با عشق.

به دست بسته ام ای مهربان، نگاه مکن
که بیستون را از پا درافکنم، با عشق

دوای درد بشر یک کلام باشد و بس
که من برای تو فریاد می زنم: با عشق
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:دست هامان نرسیده ست به هم ...
گوهر بعدی:توضیحات
نظرها و حاشیه ها
ناشناس
۱۴۰۰/۷/۳۰ ۱۴:۱۲

عالی بود روح مشیری شاد